منتخب مناسك حج( سال 1387)

مشخصات كتاب

نام كتاب: منتخب مناسك حج( سال 1387)

نويسنده: محمد حسين فلاح زاده

موضوع: احكام و مناسك

زبان: فارسى

تعداد جلد: 1

ناشر: نشر مشعر

مكان چاپ: تهران

سال چاپ: بهار 1387

نوبت چاپ: 1

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

ص:4

ص:5

ص:6

ص:7

مقدمه

بى شك فراگيرى دقيق احكام و مناسك عمره و حج از نيازهاى اساسى زائران بيت آيه الله الحرام و روحانيان و معين هاى كاروان ها است. از اين رو زائران در حدّ نياز و روحانيان در حدّ رفع نياز ديگران بايد به اين مسائل آگاهى داشته باشند. از آنجا كه مناسك حج داراى فروع فقهى زيادى است كه جز با مطالعه مستمر در ذهن نمى ماند، هر ساله براى انس بيشتر روحانيان و معين ها آزمونى غير حضورى برگزار مى شود.

يكى از منابع مهم آزمون ياد شده مناسك حج امام خمينى رحمه الله است كه با حواشى ديگر مراجع معظم تقليد چاپ و منتشر شده است. در سال جارى به منظور صرفه جويى در وقت روحانيون محترم و تكرار و بازآموزى مسائل مبتلى به در حج، تغييراتى در مناسك محشى اعمال و بخش هاى غير ضرورى آن حذف و تلخيص شد. متن حاضر حاصل اين تلاش است. در اين جا يادآورى چند نكته ضرورى است:

1. مسائل اين نوشته، برگرفته از آخرين چاپ مناسك محشاى امام خمينى قدس سره است كه از سوى نشر مشعر منتشر شده است.

2. مسائل برگرفته، بدون هيچ گونه تغييرى در متن و حواشى آن آورده

ص:8

شده است.

3. متن اين نوشته، روحانيان معظم را از مراجعه و مطالعه ساير مسائل عمره و حج بى نياز نمى كند و انتخاب اين مسائل براساس نياز آزمون غيرحضورى عمره و حج انجام پذيرفته است.

در پايان، ضمن ارج نهادن به تلاش اعضاى محترم كميته فقه كه زحمت آماده سازى اين نوشته را متحمل شده اند از نظريات اصلاحى و تكميلى شما سروران نيز استقبال مى كنيم.

معاونت امور روحانيون

بهار 1387

ص:9

استطاعت

[1 م]- شرط است در وجوب حج، علاوه بر مصارف رفتن و برگشتن، اين كه ضروريات زندگى (1) 1 و آنچه را در معيشت به آن نياز دارد داشته باشد، مثل خانه مسكونى (2) 2 و اثاث خانه و وسيله سوارى و غير آن، در حدى كه مناسب (3) 3 با شأن او باشد، (4) 4 و چنانچه عين آن ها را ندارد، (5) 5 پول يا چيزى كه بتواند آنها را تهيه كند، داشته باشد.

[2 م]- اگر ضروريات زندگى يا پول آنها را در حج صرف كند از حَجة الاسلام كفايت نمى كند. (6) 6

[3 م]- كسى كه از ديگرى طلب دارد و بقيه شرايط استطاعت را نيز دارا است، اگر وقت طلب او رسيده يا حالّ است و مى تواند بدون واقع شدن در حَرَج و مشقت، (7) 7 آن را بگيرد واجب است مطالبه كند (8) 8 و بگيرد


1- . آية آيه الله بهجت: ضرورت شخصيه يا شأنيه.
2- . آية آيه الله مكارم: خواه ملكى باشد يا اجاره اى كه با شؤون او سازگار باشد.
3- . آية آيه الله بهجت: در حدى كه كافى براى شخص و شأن او باشد.
4- . آيةآيه الله سيستانى: ... و نداشتن آن موجب حرج باشد.
5- . آية آيه الله صافى: و نداشتن آن حرجى باشد.
6- . آية آيه الله خويى: در صورتى كه صرف آن پول در راه حج سبب ناراحتى و مشقت در زندگى وى شود، حج بر او واجب نمى شود، و چنانچه سبب ناراحتى نشود واجب مى شود؛ بلى اگر بنا بر صرف نكردن آن مال در نياز خود داشت حج بر او واجب است.
7- . آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: و نيز مى تواند ولو با كمك غير و اقامه دعوى درنزد حاكم شرع و يا با رجوع به حاكم غير شرعى- در صورتى كه استيفاى حقّ، موقوف بر آن باشد، بنابر اقوى- آن را وصول نمايد، گرفتن و رفتن به حج واجب است.
8- . آية آيه الله سيستانى: مستطيع است و واجب است حج برود هر چند با مطالبه و صرف آن مال در حج باشد و همچنين است اگر بدهكار دارا باشد و نپردازد ولى بتواند هر چند با رجوع به حاكم جور حق خود را بگيرد يا بدهكار منكر باشد ولى بتواند آن را اثبات كند و بگيرد يا بتواند از اموال او از باب تقاص بردارد.

ص:10

و به حج برود، (1) 1 مگر مديون نتواند بپردازد كه در اين صورت مطالبه جايز نيست و استطاعت حاصل نمى شود (2) 2 و همچنين اگر وقت طلب او نرسيده و مديون بخواهد بپردازد لازم است طلبكار آن را بگيرد و مستطيع مى شود، ولى اگر مديون نمى خواهد بپردازد مطالبه واجب نيست، هرچند با مطالبه حاضر به پرداخت شود. (3) 3


1- . آية آيه الله بهجت: اگر تحصيل آن، متوقّف بر مراجعه به دادگاه اگر چه حاكم جور باشد، لازم است مراجعه نمايد در صورتى كه موجب ضرر و حرج فوق حد مسامحه نباشد، و در تضرّر مالى غير مجحف و نيز ضرر حالى مثل ذلت نفس و نقص جاه نزد حاكم جور تأمّل است و اقرب وجوب مطالبه است با عقلائى بودن تن دادن به اين ضرر با قطع نظر از تكليف به حج.
2- . آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: در اين مسأله قائل شده اند كه اگر بتواند دَين رابفروشد و پول آن به تنهايى و يا به ضميمه مال ديگر وافى هزينه حج باشد و براى او مشقت نداشته باشد، در اين صورت مستطيع است و بايد به حج برود. آية آيه الله سيستانى: اگر بتواند دَين را بفروشد به نحوى كه اجحاف در حق او نباشد، و پول آن به تنهايى و يا به ضميمه مال ديگر وافى هزينه حج باشد، در اين صورت مستطيع است و بايد به حج برود. آية آيه الله فاضل: اگر بتواند دَينش را به مقدار كمتر بفروشد در صورتى كه موجب ضرر و مشقّت نباشد. و اين مقدار براى حج كافى باشد مستطيع است و بايد حج انجام دهد.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: درصورتى كه اگرمطالبه كند بدهكار خواهد پرداخت، بايد مطالبه كند و به حج برود. آية آيه الله سيستانى: اگر مهلت داشتن قرض به نفع بدهكار باشد همچنان كه معمولًا چنين است. آية آيه الله صافى: حكم مسأله در صورتى كه فروش دين مؤجّل به نقد ممكن نباشد والّا فروش آن مانند فروش ساير اموال واجب است. آية آيه الله فاضل: مگر آنكه يقين داشته باشد كه اگر مطالبه كند مديون حاضر به پرداخت آن مى شود، كه در اين صورت مطالبه لازم است. آية آيه الله گلپايگانى: و اگر شك داشته باشد كه مديون با مطالبه مى پردازد يا نه، به جهت آنكه احتمال استطاعت مى دهد، و تمكّن از فحص دارد، احتياط در مطالبه است، و مطالبه در اين فرض فحص از استطاعت است، نه تحصيل استطاعت. آية آيه الله مكارم: اگر مطالبه محذورى ندارد بايد مطالبه كند.

ص:11

[4 م]- اگر غير مستطيع، مصارف حج را قرض كند، مستطيع نمى شود، هر چند بتواند بعداً به سهولت قرض را ادا كند (1) 1 و اگر با آن حج به جا آورد از حَجة الاسلام كفايت نمى كند. (2) 2

[5 م]- كسى كه از جهت مالى مستطيع است و از جهت صحت بدن (3) 3


1- . آية آيه الله خامنه اى: در خصوص قيد پرداخت قرض به سهولت نظر ايشان يافت نشد.
2- . آية آيه الله بهجت: قرض گرفتن براى حج تحصيل استطاعت است و واجب نيست. مگر آنكه مالى داشته باشد بالفعل كه مى تواند پس از حج با فروش و استبدال آن اداى دين كند كه در اين صورت قرض گرفتن واجب است با عدم تمكن از فروش آن قبل از حج و اگر مالى كه با آن اداى دين مى نمايد بعد از حج تحصيل مى شود، پس در وجوب حج فعلًا تأمّل است. آية آيه الله تبريزى: هرگاه كسى مقدارى پول قرض كند كه آن پول به مقدار مخارج حج باشد و در وقت قرض كردن مالى داشته باشد كه بتواند با آن قرض خود را ادا كند ولى فعلًا نمى تواند آن را بفروشد يا در آن تصرّف كند حج بر او واجب خواهد بود. آيات عظام خويى، صافى، فاضل، گلپايگانى: هرگاه كسى مقدارى پول قرض كند كه آن پول به مقدار مخارج حج باشد، و قدرت پرداخت آن را بدون مشقّت بعد از آن داشته باشد، حج بر او واجب خواهد بود. آية آيه الله سيستانى: مگر آن كه وقت پرداخت قرض آنقدر دور باشد كه اصلًا عقلا به آن توجه نكنند، كه در اين صورت حجّ بر او واجب خواهد شد.
3- . آية آيه الله تبريزى: اگر مى داند در همان سال ساير شرايط استطاعت حاصل مى شود، حفظ استطاعت مالى لازم است وگرنه لزوم ندارد و اگر اطمينان به زوال عذر تا آخر عمر ندارد، بنابر احتياط در همان سال نايب بگيرد و چنانچه عذرش زايل شد و استطاعت مالى باقى بود بنابر احتياط دوباره خودش حج بجا آورد. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: اگر از جهت مالى قدرت دارد و از جهت صحّت بدن استطاعت ندارد و اميد خوب شدن ندارد واجب است نايب بگيرد، بلكه احوط نايب گرفتن است براى كسى كه اميد خوب شدن دارد، پس اگر رفع عذر شد، خودش نيز به حج برود، مگراينكه پس ازرفع عذراستطاعت مالى نداشته باشد.

ص:12

يا باز بودن راه مستطيع نيست (1) 1 مى تواند (2) 2 در مال تصرّف كند و خود را از استطاعت مالى هم خارج كند (3) 3 ولى اگر از آن جهات هم استطاعت دارد و فقط وسايل رفتن را تهيه نكرده يا وقت حج نرسيده، (4) 4 نمى تواند (5) 5 خود را از استطاعت خارج كند و اگر كرد، حج بر او مستقر مى شود و بايد به هر نحو است به حج برود. (6) 6


1- . آية آيه الله اراكى: و مأيوس است از تمكّن از مسير و صحّت بدن. آية آيه الله خويى: اگر دارا و ثروتمند است و توانايى مباشرت اعمال حج را ندارد يا دشوار و با مشقت است بايد نايب بگيرد. و وجوب نايب گرفتن، مانند وجوب حج فورى است. آية آيه الله سيستانى: كسى كه تمكّن مالى دارد ولى توانايى مباشرت حجّ را ندارد و اميد اينكه بتواند در آينده انجام دهد ندارد، واجب است نايب بگيرد و اگر مباشرت براى او حرج و مشقّت داشته باشد، مى تواند نايب بگيرد، گرچه مباشرت افضل است و به هر حال همچنان كه وجوب مباشرت فورى است، وجوب استنابه نيز فورى است. آية آيه الله مكارم: يعنى در موقع حج استطاعت بدنى و باز بودن راه را ندارد.
2- . آية آيه الله بهجت: در صورتى كه موضوع وجوب استنابه، كه يأس از رفع مانع است، محقّق نشده باشد. آية آيه الله گلپايگانى: بلى اگر علم داشته باشد كه در آن سال متمكّن از رفتن به حج است، جواز مصرف كردن وجه در غير حج (خصوصاً در اوان خروج مردم براى حج) مشكل است، و اگر استطاعت مالى بعد از استطاعت طريقى حاصل شده باشد، تصرف در آن مال در زمانى كه مردم آماده براى حج مى شوند جايز نيست.
3- . آية آيه الله خامنه اى: قسمت اول اين مسأله يافت نشد.
4- . آية آيه الله فاضل: حتى اگر اول ماه محرم باشد كه هنوز چندين ماه به موسم حج باقى است.
5- . آية آيه الله اراكى: بنابر احتياط واجب. آية آيه الله خامنه اى: به حاشيه مسأله بعد مراجعه شود.
6- . آية آيه الله بهجت: هرگاه انسان مالى داشته باشد كه كفاف هزينه حج را بدهد، مى تواند قبل از وقت حركت قافله آن را در مصارف خود خرج كند هرچند ديگر نتواند به حج برود ولى در صورتى كه آن مال را به طور نسيه تا زمان بعد از حج بفروشد و منظور فرار از استطاعت باشد، احتياط اين است كه اقدام به اين عمل ننمايد. و اگر نموده با خود معامله مستطيع كند به اين كه سال آينده به حج برود با احتياطاتى كه سبب قطع به اجزاء از حَجّة الاسلام است (يعنى احتياطاً سعى در تحصيل و حفظ استطاعت شرعيه براى خود در وقت سير كاروان در سال آينده بنمايد نه صرف استطاعت عقليه) و اگر معامله نه براى فرار است بلكه براى حاجت فعلى است كه متمكّن از بر آورده شدن آن نمى شود، مگر بعد از وقت سير يا وقت حج اظهر جواز آن است. آية آيه الله خويى: هرگاه انسان مالى داشته باشد كه كفاف هزينه حج را بدهد، حج بر او واجب مى شود و جايز نيست در آن مال تصرفى كند كه از استطاعت خارج شود و نتواند تدارك كند. و اين تصرف خواه پيش از تمكن از سفر باشد يا بعد از آن فرقى ندارد، بلكه ظاهر اين است كه قبل از ماه هاى حج تصرف جايز نيست. آية آيه الله سيستانى: در تفصيل تمكن از مسير مى فرمايند: اگر در آن تصرفى كند كه از استطاعت خارج شود و نتواند تدارك كند، و براى او مشخص شده باشد كه قدرت رفتن به حج در روزهاى آن را داشته باشد، بنابر اظهر حج در ذمّه او مستقر است، ولى اگر قدرت رفتن براى او مشخص نشده باشد، حج در ذمّه او مستقر نيست.

ص:13

[6 م]- اگر در سالى كه استطاعت مالى دارد از جهت صحت بدن يا باز بودن راه استطاعت ندارد و در سال هاى ديگر از آن جهات استطاعت پيدا مى كند، مى تواند (1) 1 در مال تصرف كند و خود را از استطاعت خارج نمايد.

[7 م]- شخص مستطيع اگر پول ندارد لكن ملك دارد (2) 2 بايد بفروشد


1- . آية آيه الله خامنه اى: پس از فرا رسيدن زمانى كه صرف آن براى رسيدن به حج لازم است، شخص مستطيع نمى تواند خود را از استطاعت بيندازد و پيش از فرا رسيدن اين زمان نيز احتياط واجب آن است كه خود را از استطاعت خارج نسازد. آية آيه الله خويى، آية آيه الله سيستانى: تصرّف در مال جايز نيست و واجب است مال را حفظ كند و خود را از استطاعت خارج نكند. (حاشيه بر عروة الوثقى). آية آيه الله صافى: اگر اطمينان دارد كه در سال هاى ديگر از آن جهات استطاعت پيدا مى كند بنابر احتياط نمى تواند در مال تصرف كند. آية آيه الله گلپايگانى: اگر اطمينان دارد در سال هاى بعد از آن جهات استطاعت پيدا مى كند نمى تواند در مال تصرف كند.
2- . آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: اگر خانه وقفى و يا غير وقفى در اختيار اوست؛ به طورى كه كسر شأن او نبوده و بدون سختى و حرج، از داشتن خانه ديگر بى نياز است و احتمال از دست رفتن آن خانه نيست، اگر خانه ملكى اى دارد كه قيمت آن وافى به مخارج حج و يا تتميم آن باشد، واجب است خانه ملكى خود را فروخته و صرف مخارج حج كند، و همچنين است نسبت به ديگر چيزهايى كه مورد نيازبوده، و از غير راه ملكيّت رفع احتياجش شده باشد.

ص:14

و به حج برود اگرچه به واسطه مشترى نداشتن، به كمتر از قيمت معمولى (1) 1 بفروشد مگر آن كه (2) 2 فروش به اين نحو موجب حرج و مشقت براى او شود.

[8 م]- اگر شك كند كه مالى كه دارد به اندازه استطاعت هست يا نه، احتياط واجب آن است كه تحقيق كند، (3) 3 وفرقى نيست در وجوب تحقيق، ميان آنكه مقدار مال خود يا مقدار مخارج حج را نداند.


1- . آية آيه الله بهجت: اگر حرجى يا ضررى نباشد. آية آيه الله تبريزى: اگر بخواهد حج نمايد بايد آن را به مقدار زيادى كمتر از قيمت بفروشد، فروشش واجب نيست. آية آيه الله خويى: اگر باعث ضرر كلّى شود فروشش واجب نيست. آية آيه الله سيستانى: مگر اينكه اجحاف بر او باشد.
2- . آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: اجحاف و ضرر به حدّى باشد كه عرفاً بگويند مستطيع نيست. آية آيه الله مكارم: به طورى كه در عرف بگويند مستطيع نيست.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: لازم نيست فحص و تحقيق كند هرچنداحوط است. آية آيه الله بهجت اضافه اى دارد مگر اينكه عسر و حرج باشد. آية آيه الله خامنه اى: كسى كه مى داند با وضع معمول حج و مخارج عادى آن، داراى استطاعت نيست ولى احتمال مى دهد كه اگر تحقيق كند راه هايى پيدا شود كه با وضع فعلى خود بتواند حج كند لازم نيست فحص كند ولى ملاحظه وضع مالى موجود خود براى كسى كه نمى داند آيا استطاعت حج دارد يا نه و مى خواهد بداند كه آيا مستطيع هست يا نه على الظاهر واجب است.

ص:15

[9 م]- اگر با اعتقاد به اين كه مستطيع نيست، قصد (1) 1 حج استحبابى كند و بعد معلوم شود كه مستطيع بوده كفايت از حَجة الاسلام نمى كند (2) 2 مگر در صورتى كه قصد وظيفه فعليه نموده باشد و اشتباهاً آن را بر حج استحبابى تطبيق كرده باشد.

[10] م- اگر شخص زاد و راحله ندارد ولى به او گفته شد كه حج بجاآور و نفقه تو (3) 3 وعائله ات (4) 4 بر عهده من، با اطمينان به وفا و عدم رجوع (5) 5 باذِل، (6) 6 حج واجب مى شود واين حج را بذلى مى گويند (7) 7 و در


1- . آية آيه الله گلپايگانى: اگر به طور جزم، قصد حج استحبابى كرده است كفايت آن ازحَجّةالاسلام خالى از اشكال نيست.
2- . آيات عظام تبريزى، خويى، صافى، مكارم: كفايت مى كند. آية آيه الله خامنه اى: مگر اينكه نيّت كند حجى را كه شارع مقدس از او خواسته به جاى آورد.
3- . آية آيه الله فاضل: تعهد نسبت به عائله و اطمينان به وفا و عدم رجوع باذل شرط نيست.
4- . آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: اگر نمى تواند نفقه عيال را تأمين كند، چه به حج برود و چه نرود، بذل نفقه عيال شرط نيست. آية آيه الله سيستانى: مگر اين كه نفقه عائله اش را تا زمان برگشت داشته باشد يا اين كه فرق نمى كند، چه حج برود وچه نرود نفقه آنها را نمى تواند تأمين كند يا از عدم تأمين نفقه آنها در حرج نمى افتد يا عائله واجب النفقه او نيستند كه در اين موارد بذل نفقه عائله شرطِ وجوب حج نيست.
5- . آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: اطمينان به وفا و عدم رجوع باذل، شرط نيست، ولى اگر وثوق و اطمينان به رجوع وعدم وفاى باذل دارد حج واجب نمى شود.
6- . آية آيه الله نورى: به شرطى كه قبول اين بذل براى او مستلزم ذلّت و منّت نباشد.
7- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: در اين مسأله فرقى بين اباحه (در اختيار گذاشتن) و تمليك و دادن عين مال و يا قيمت آن نيست. آية آيه الله سيستانى: اباحه اى كه براى اباحه كننده آن قابل برگشت باشد شرعاً، و تمليك متزلزلى كه از طرف مقابل قابل فسخ بوده باشد شرعاً، موجب حصول استطاعت نمى شود مگر اينكه اطمينان داشته باشد كه از اباحه اش صرف نظر نمى كند يا تمليكش را فسخ نمى نمايد.

ص:16

آن رجوع به كفايت كه از شرايط وجوب است شرط نيست، (1) 1 بلى اگر قبول بذل و رفتن به حج موجب اخلال در امور زندگى او شود (2) 2 واجب نيست.

[11 م]- كسى كه حج بر او مستقر شد و به جا نياورد تا فوت شد، بايد از تركه او برايش حج بدهند و حج ميقاتى كفايت مى كند و تا حج او را ندهند، ورثه نمى توانند در تركه تصرف نمايند (3) 3 و لازم است در همان


1- . آية آيه الله بهجت: بلى داشتن مؤونه عيال تا وقت رجوع شرط است مگر آنكه با نرفتن حجّ نيز عيال او در مضيقه به سر برند و رفتن حج تأثيرى در اين جهت نداشته باشد. آية آيه الله سيستانى: ولى اگر خودش مقدارى از مصارف حج را داشته باشد و بقيّه را به او بذل كنند در اين صورت رجوع به كفايت شرط است.
2- . آية آيه الله سيستانى: بلى اگر درآمدش در خصوص روزهاى حج باشد و با درآمد آن دربقيه روزهاى سال يا بعضى از آنها زندگى مى كند، به طورى كه اگر به حج برود قدرت تأمين هزينه زندگى در بقيه يا بعضى از روزهاى ياد شده نداشته باشد. در اين صورت حج بر او واجب نخواهد بود، مگر اينكه مخارج زندگيش را در بقيه روزهاى سال هم بدهند كه در اين صورت واجب خواهد بود. آية آيه الله مكارم: يا مستلزم منّت و هتك او باشد.
3- . آية آيه الله بهجت: ورثه پيش از استيجار براى حج، مى توانند در تركه تصرف كنند درصورتى كه قصد استيجار داشته باشند. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: كسى كه مرده و حجة الاسلام بر او بوده، ورثه پيش از استيجار براى حج نمى توانند در تركه تصرف كنند، خواه هزينه حج برابر تركه باشد يا كمتر از آن، بنابر احتياط، بلى اگر تركه خيلى زياد باشد و ورثه ملتزم به اداى حج شوند، مى توانند تصرف كنند. آية آيه الله خامنه اى: در خصوص اختيار ورثه نسبت به تصرف در تركه و عدم آن، نظر ايشان يافت نشد. آية آيه الله سيستانى: براى ورثه جايز نيست تا زمانى كه ذمّه او به حج مشغول است؛ به طورى در ميراث تصرّف نمايند كه منافى با قضاى حج ميّت از ميراث باشد. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: حتى در صورتى كه تركه بيش از مخارج حج باشد، بنابر احتياط واجب تصرّف در اموال ميّت جايز نيست. آية آيه الله فاضل: بلى اگر تركه بيشتر از مخارج حج باشد بهتر است تصرّف نكنند. آية آيه الله مكارم: مگر اين كه بناى قطعى بر اداى حج داشته باشد، در اين صورت تصرف جايز است.

ص:17

سالِ فوت، حج را ادا نمايند و تأخير از آن جايز نيست، (1) 1 و چنان چه در آن سال استيجار ممكن نباشد مگر از بلد، لازم است (2) 2 از بلد اجير بگيرند و از اصل تركه خارج مى شود، (3) 3 و همچنين اگر در آن سال از ميقات نتوانند اجير بگيرند مگر به زيادتر از اجرت متعارف، لازم است اجير بگيرند و تأخير نيندازند، (4) 4 و اگر وصى يا وارث اهمال كنند و تأخير بيندازند و تركه از بين برود ضامن مى باشند، بلى اگر ميت تركه نداشته باشد، بر وارث، حج او واجب نمى شود.

[12 م]- زنى كه مهريه اش وافى براى مخارج حج هست و آن را از


1- . آية آيه الله بهجت: تأخير در اداى دَيْن بدون عذر جايز نيست.
2- . آية آيه الله سيستانى: احوط اين است كه فوراً براى فارغ شدن ذمّه او اقدام نمايند، هرچند با استيجار از تركه، و اگر در همان سال استيجار از ميقات ميسّر نشد، به احتياط واجب بايد از بلد استيجار كنند و تأخير نيندازند هر چند بدانند در سال بعد، از ميقات ميسّر مى شود، ولى در اين صورت مازاد بر اجرت حج از ميقات را، از سهم صغار ورثه به حساب نياورند.
3- . آية آيه الله خامنه اى: مگر اين كه وصيّت كرده باشد مخارج حج از ثلث پرداخت شود كه در اين صورت بر وصاياى مستحبّه مقدم است و اگر ثلث وافى نبود كمبود آن از اصل تركه ميّت اخراج مى شود. آية آيه الله سيستانى: مگر اين كه وصيّت كند از ثلث خارج شود و ثلث كافى باشد و اگر كافى نباشد از ساير تركه بايد تكميل شود. آية آيه الله مكارم: مگر اين كه وصيّت كند از ثلث خارج شود.
4- . آية آيه الله بهجت: دين مقدم است حتى بر وصيت ولى در زايد بايد با اجازه ورثه باشد وبنابر احتياط زايد را بين غير صغار تقسيم نمايند. آية آيه الله سيستانى: بنابر احتياط واجب، ولى مازاد بر اجرتِ متعارف را از سهم صغار ورثه به حساب نياورند.

ص:18

شوهر خود طلبكار است، (1) 1 اگر شوهرش تمكّن از اداى آن را ندارد، زن حق مطالبه ندارد و مستطيع نيست و اگر تمكن دارد و مطالبه آن براى زن، مفسده اى ندارد، با فرض اين كه شوهر نفقه و مخارج زندگى زن را مى دهد، لازم است زن مهريه را مطالبه كند و به حج برود و چنانچه براى او مفسده دارد؛ مثل اين كه ممكن است مطالبه، به نزاع (2) 2 و طلاق منجر شود كه براى زن، مفسده دارد، مستطيع نشده است.

[13 م]- با وجوه شرعيه؛ مثل سهم امام و سهم سادات، شخص مستطيع نمى شود (3) 3 و اگر به مكه برود، كفايت از حَجّة الاسلام نمى كند. (4) 4


1- . آية آيه الله بهجت: در صورتى كه مطالبه مهر از شوهر ناراحتى يا مشكلاتى در زندگى ايجاد نكند وى مستطيع است و مطالبه مهر منعى ندارد بلكه لازم است، ولى اگر موجب دردسر و ناراحتى براى وى شود و يا مراجعه به حاكم باعث منقصت شأن او گردد مطالبه لازم نيست.
2- . آية آيه الله تبريزى: اگر مطالبه مهريه موجب ناراحتى هايى شود كه زن در زندگى اش به حرج مشقت بيفتد، حج بر او واجب نيست. آية الله خويى: يعنى مطالبه بر او حرجى يا در آن خوف ضرر باشد حج بر او واجب نيست. آية الله سيستانى: اگر به حدى باشد كه براى زن تحملش مشكل باشد. آية الله گلپايگانى: مجرد طلاق باعث عدم وجوب حج نيست. بلكه اگر صرف مهريه در حج موجب شود كه زندگى او مختل شود حج بر او واجب نيست. آية الله مكارم: حتى اگر منجر به طلاق نشود ولى مشكلات مهمى در زندگى او حاصل گردد حج لازم نيست.
3- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، سيستانى، گلپايگانى: به حاشيه مسأله 40 مراجعه شود. آية الله تبريزى، آية الله خويى: كسى كه مالى را كه بتواند با آن حج به جا آورد، در اختيار دارد هر چند ملك او نباشد ولى تصرفش در آن جايز باشد يا تحقق ساير شرايط مستطيع است. آية الله فاضل: چنانچه به عنوان شهريه يا از روى استحقاق و خدمات دينى از طريق حاكم شرع به او داده شده، مالك مى شود و اگر به مقدار حج باشد مستطيع است و بايد حجة الاسلام به جا آورد.
4- . آية آيه الله مكارم: هرگاه در شأن او باشد مانعى ندارد و حج او صحيح است.

ص:19

[14 س]- كسى خيال مى كرد مستطيع نيست، به نيت استحباب مُحرم شد و اعمال عمره تمتع را انجام داد، بعد در مكه پرسيد، معلوم شد مستطيع بوده است، آيا مجدداً بايد به نيت وجوب مُحرم شود يا كافى است؟

ج- كفايت نمى كند، (1) 1 و در صحت حج ندبى او تأمل است. (2) 2

[15 س]- اينجانب در موقع ازدواج، يك سفر حج به زوجه ام وعده داده ام، آيا اداى آن چگونه مى باشد؟


1- . آية آيه الله بهجت: اگر به قصد امر فعلى بوده، اگرچه اعتقاد ندبيّت آن را داشته، اظهر صحّت و اجزاء از حجة الاسلام است. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: مجزى از حجة الاسلام است و نياز به احرام جديد نيست. آية آيه الله خامنه اى، آية آيه الله سيستانى: چنانچه كسى به اعتقاد اين كه مستطيع نيست به عنوان استحباب، به حج رفت و قصد اطاعت امرى كه فعلًا متوجّه او است را نمود و بعداً معلوم شد مستطيع بوده، حجّش كفايت مى كند و حج ديگرى بر او واجب نيست. آية آيه الله صافى، آية آيه الله مكارم: بلكه كفايت مى كند. آية آيه الله فاضل: بايد حجة الاسلام را انجام دهد و اكتفا به عمره انجام شده مشكل است، لذا براى احرام عمره تمتع وجوبى، بايد به وظيفه ناسىِ احرام، كه در مسأله 215 مناسك محشى بيان شده است، عمل كند و در ضيق وقت بايد حجِ افراد انجام دهد، مگر اينكه خطا در تطبيق باشد.
2- . آيات عظام اراكى، فاضل، نورى: اگر تقييد به استحباب داشته، و اگر به نحو خطا در تطبيق بوده، صحيح و كافى است. آية آيه الله گلپايگانى: مگر اين كه قصد كرده باشد حجّى را كه بر اوست و اشتباهاً گمان كرده استحبابى است، كه در اين صورت بعيد نيست كفايت كند. (مناسك عربى، ص 30، مسأله 80).

ص:20

ج- اگر مجرد وعده بوده است، (1) 1 لازم نيست اداى (2) 2 آن؛ و اگر مهر قرار داده شده باشد (3) 3 بايد به آن عمل كند. (4) 4

[16 س]- شخصى به جز براى هَدْى، استطاعت حج را دارا است، آيا حج براى او واجب است؟

ج- بلى مستطيع است و پول هَدْى، جزو استطاعت نيست. (5) 5

نيابت

[17 م]- نايب در طواف نساء نيز بايد قصد منوب عنه نمايد و احتياط استحبابى (6) 6 آن است كه به قصد ما فى الذمه به جا آورد.

[18 م]- كسى كه عذر داشته باشد از بعض اعمال حج، نمى شود (7) 7 او را


1- . آية آيه الله سيستانى: به احتياط واجب بايد به آن وفا كنيد.
2- . آية آيه الله مكارم: ولى بدون شك عمل به آن مستحب مؤكد است.
3- . آية آيه الله مكارم: يا شرط ضمن العقد بوده است.
4- . آية آيه الله بهجت: تنها وعده سفر موجب استطاعت نمى شود ولى بر مرد لازم است كه به وعده خود وفا كند، اگر هنگام عقد ازدواج به او وعده داده است. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: اگر شرط ضمن العقد باشد، وفا واجب است و در غير آن، تخلف از وعده كراهت شديده دارد.
5- . آية آيه الله تبريزى: در صورتى كه بتواند بدون حرج و مشقّت بدل هدى روزه بگيرد. آية آيه الله خويى، آية آيه الله فاضل: چنين شخصى مستطيع نيست مگر با تمكّن از جميع مصارف حج و از جمله ثمن هدى. آية آيه الله سيستانى: استطاعت حاصل است و به جاى هدى روزه مى گيرد. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: مستطيع نمى شود وپول هدى جزو استطاعت است. آية آيه الله مكارم: زيرا به جاى آن روزه مى گيرد و چنين كسى عرفاً استطاعت براى حج دارد.
6- . آية آيه الله فاضل: اين احتياط لازم نيست.
7- . آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: نايب بايد بالغ باشد، پس حج بچه نابالغ به جاى ديگرى كفايت نمى كند، البته در حَجةالاسلام و حج هاى واجب ديگر، هرچند آن بچه مميّز باشد كه خوب و بد را تشخيص دهد. بلى بعيد نيست كه نيابت وى در حج مستحبى با اذن ولى صحيح باشد. آية آيه الله سيستانى: بلوغ شرط است و بنابر احتياط بچه مميّز نمى تواند نايب شود، مگر در حج مندوب به اذن ولى. آية آيه الله گلپايگانى: بنابر احتياط.

ص:21

براى حج اجير كرد، و اگر شخص معذور از بعض اعمال، تبرّعاً از غير، حج بكند اكتفا كردن به آن اشكال دارد. (1) 1

[19 س]- نايبى كه در وقت قبول نيابت براى حج معذور نبوده است، و بعد از عقد اجاره در موقع عمل يا قبل از محرم شدن، جزو معذورين شد و در هر عذرى كه پيش آمده طبق وظيفه معذورين رفتار نمود، آيا حج او از منوب عنه كافى است؟ و آيا نسبت به نحوه عذر فرقى هست يا نه؟

ج- محل اشكال است. (2) 2


1- . آية آيه الله خامنه اى: نايبى كه در وقت قبول نيابت براى حج معذور نبوده است، ليكن بعد از عقد اجاره، در موقع عمل يا قبل از محرم شدن، جزو معذورين شده، اگر عذر او منجر به نقص بعضى از اعمال حج نشود نيابت او صحيح است؛ مثل اين كه در ارتكاب بعضى از تروك معذور شود ولى اگر عذر منجر به نقص در اعمال حج شود در اين صورت بطلان اجاره بعيد نيست و احوط مصالحه بين نايب و منوب عنه در اجرت و اعاده عمره و حج براى منوب عنه مى باشد. آية آيه الله مكارم: ولى عذرهايى كه در خود حج تصادفاً به وجود مى آيد؛ مانند وقوف اضطرارى، مانع نيست. آية آيه الله نورى: ولى عذرى كه تصادفاً پيش مى آيد و طارى است، مانع صحت نيست.
2- . آية آيه الله بهجت: اتمام عمل طبق وظيفه عذرى نايب كفايت مى كند و مضرّ به صحّت نيابت نيست. آية آيه الله تبريزى: در عذر طارى نيابت معذور صحيح است و حج او از منوب عنه كافى است و در اجرت با مستأجر خود تراضى كند. آية آيه الله خامنه اى: به حاشيه مسئله قبل مراجعه شود. آية آيه الله سيستانى، آية آيه الله فاضل: در عذر طارى اشكال ندارد. آية آيه الله صافى: اگر قبل از احرام، معذور از انجام حج به نحوى كه براى آن اجير شده است گرديده، مستحقّ اجرت نيست اگر چه در بعض صور، حجّ او كفايت از منوب عنه مى كند.

ص:22

عمره مفرده

[20 م]- تكرار عمره مانند تكرار حج مستحب است و در مقدار فاصله بين دو عمره اختلاف فرموده اند و احوط آن است كه در كمتر از يك ماه، به قصد رجاء به جا آورده شود. (1) 1


1- . آية آيه الله اراكى: و احوط آن است كه در كمتر از 10 روز به قصد رجاء آورد. آية آيه الله بهجت: فاصله بين دو عمره لازم نيست بنابر اظهر، اگر چه افضل در عمره ثانيه اين است كه در ماه ديگرى غير از ماه عمره سابقه باشد و يا فاصله ده روز بين دو احرام باشد، بلكه احد الفصلين احوط است و چنانچه بخواهد يك عمره براى خود و يك عمره براى ديگرى به جا آورد، فاصله يك ماه لازم نيست و همچنين است اگر هر دو عمره براى ديگرى باشد، همچنان كه فاصله بين عمره تمتع و عمره مفرده و بالعكس لازم نيست. آية آيه الله تبريزى: در اعتبار فاصله بين عمره تمتّع و عمره مفرده، اگر به نيّت يك شخص باشد احتياط ترك نشود. آية آيه الله خامنه اى: فاصله معينى بين دو عمره شرط نيست، ولى بنابر احتياط، در هر ماه فقط يك عمره براى خود مى تواند به جا آورد، ولى آوردن عمره براى غير خود، هر نفر يك عمره جايز است. آيات عظام خويى، سيستانى، صافى، فاضل، مكارم (با اختلاف در تعبير): فاصله يك ماه شرط نيست، بلكه در هر ماه قمرى مى توان يك عمره انجام داد؛ مثلًا يك عمره در آخر ماه رجب و عمره دوّم در اول ماه شعبان واقع گردد. و تفصيل مسأله خواهد آمد. آية آيه الله گلپايگانى: فاصله انداختن بين دوعمره مفرده لازم نيست، بلكه مى توان در يك روز چندين عمره مفرده به جا آورد. آية آيه الله نورى: مى تواند هر روز يك عمره به جا آورد. اما در فاصله بين عمره تمتّع با عمره مفرده، نظريه آيات عظام چنين است: آيات عظام اراكى، تبريزى، خويى، فاضل: كسى كه مى خواهد حج تمتّع به جا آورد، مى تواند قبل از عمره تمتع و يا بعد ازحج تمتّع، عمره مفرده به جا آورد و بين اين دو عمره فاصله معتبر نيست. آية آيه الله سيستانى: در اعتبار فاصله بين عمره تمتع و عمره مفرده اشكال است و احتياط نبايد ترك شود و امّا انجام عمره مفرده بين عمره تمتع و حج، موجب بطلان عمره تمتع مى شود. آية آيه الله گلپايگانى: انجام دو عمره پى درپى، با فاصله كمتر از ده روز مكروه است و احوط ترك آن است، اگر چه اقوى جواز عمل عبادىِ مكروه است.

ص:23

[21 م]- كسى كه به احرام عمره مفرده وارد مكه شد، اگر احرامش در ماه هاى حج بوده، (1) 1 جايز است كه آن را عمره تمتّع قرار دهد (2) 2 و دنبال آن، حج تمتع به جا آورد و در اين صورت هدى بر او واجب مى شود.

[22 س]- تأخير عمره مفرده در حج افراد، تا چه وقتى بلا عذر جايز است؟

ج- بايد مبادرت نمايد عرفاً على الأحوط و تأخير نشود. (3) 3

[أعمال عمره تمتّع]

احرام عمره تمتّع

[محل احرام]

[23 م]- جايز نيست احرام بستن پيش از رسيدن به ميقات و اگر احرام ببندد صحيح نيست ولى اگر نذر كند كه از محلى كه پيش از ميقات است احرام ببندد جايز است (4) 4 و بايد از همان جا محرم شود؛ مثلا اگر نذر كرد


1- . آية آيه الله تبريزى: تا وقت حج در مكّه باقى ماند. آية آيه الله سيستانى: اگر عمره مفرده را در ماه هاى حج انجام دهد و در مكه تا روز هشتم ذى حجه بماند و قصد حج كند عمره او عمره تمتّع به حساب مى آيد.
2- . آية آيه الله بهجت: جواز عدول به عمره تمتّع، محل تأمل و احتياط است، مگر اين كه متمكن از انجام عمره تمتع نباشد.
3- . آية آيه الله تبريزى: گرچه اقوى عدم وجوب مبادرت است. آية الهّه. سيستانى: وجوب آن فورى است، مانند وجوب حج.
4- . آية آيه الله سيستانى: اگر بداند مستلزم ارتكاب محرّم مى شود؛ مانند استظلال، انعقادنذر مورد اشكال است. آية آيه الله فاضل: صحت نذر براى كسى كه مى داند ناچار مى شود در روز با وسيله مسقف حركت كند محل اشكال است، بلى اگر بداند كه براى احرام عمره تمتع نمى تواند به يكى از مواقيت معروفه برود نذر اشكال ندارد و معصيت هم نكرده است. ولى احتياط آن است كه در ادنى الحل تجديد احرام كند و در هر دو صورت كفاره استظلال را بايد بدهد.

ص:24

كه از قم محرم شود، واجب است عمل كند، و بهتر (1) 1 آن است كه به ميقات يا محاذات ميقات كه رسيد احرام را تجديد كند. (2) 2

[24 س]- آيا نذر احرام قبل از ميقات براى نايب هم جايز است يا نه؟

ج- اشكال ندارد.

[25 م]- احتياط واجب (3) 3 آن است كه هر وقت در بين اعمال يا غير آن در احوال احرام اين دو جامه (4) 4 نجس شود تطهير يا تبديل نمايد و احوط (5) 5 مبادرت به تطهير بدن است در حال احرام اگر نجس شود.


1- . آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: و در اين صورت احتياط مستحب است كه درهنگام عبور از ميقات تلبيه را تجديد كند. آية آيه الله فاضل: تجديد احرام لازم نيست.
2- . آية آيه الله بهجت: نيازى به تجديد احرام در ميقات نيست بلكه مى تواند از راهى به مكّه برود كه بر ميقات نگذرد.
3- . آية آيه الله سيستانى: به احتياط واجب بايد مبادرت كند به تبديل يا تطهير. آية آيه الله صافى: اگر لباس احرام در بعض حالات احرام نجس شود، احتياط مستحبّ آن است كه آن را عوض كند و يا تطهير نمايد، بلكه احوط و اولى آن است كه اگر محرم بدنش نجس شود نجاست را از آن زايل كند. آية آيه الله گلپايگانى: از مناسك فارسى ص 27، مسأله 35- مطابق متن، احتياط وجوبى استفاده مى شود ولكن در مناسك عربى ص 77- احتياط استحبابى فرموده اند. آية آيه الله مكارم: اين حكم واجب است.
4- . آيةآيه الله فاضل: يا لباسى كه زنِ محرم پوشيده.
5- . آية آيه الله بهجت: و چنانچه بدن نجس شود تطهير آن از جهت محرم بودن واجب نيست بنابر اظهر. آية آيه الله سيستانى: وجوب مبادرت به تطهير بدن ثابت نيست. آية آيه الله فاضل: احتياط استحبابى است.

ص:25

محرّمات احرام

[26 م]- گره زدن لباس احرام اشكال ندارد (1) 1 ولى احتياط واجب (2) 2 آن است كه آن را كه لنگ قرار داده به گردن گره نزند و اگر از روى جهل يا نسيان گره زد احتياط آن است كه فوراً باز كند، ولى به احرامش ضرر نمى رساند و چيزى هم بر او نيست و سنگ در جامه احرام گذاشتن و با نخ بستن نيز جايز (3) 3 است.

[27 م]- از ميوه هاى خوشبو؛ از قبيل سيب و بِه، اجتناب لازم نيست و


1- . آية آيه الله اراكى: بنابر احتياط واجب اشكال دارد. آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى: احوط اين است كه ازار (لنگ) خويش را به گردن خود بلكه مطلقا گره نزند، ولو بعض آن را به بعض ديگر. و با چيزى مانند سنجاق نيز آن را به هم وصل نكند. و احوط اين است كه ردا نيز گره زده نشود، ولى فرو كردن سوزن يا سنجاق در آن عيبى ندارد. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: سنجاق زدن و گره زدن حوله احرام و سنگ گذاشتن بين دو طرف حوله، به نحوى كه حوله به صورت يقه پيراهن درآيد جايز نيست، و نيز نبايد پارچه احرام را چاك داده و مانند پيراهن بپوشد، بلى قرار دادن سنگ كوچك، در جامه احرام براى آنكه آن را سنگين كرده، و ردا را حفظ نمايد مانعى ندارد.
2- . آية آيه الله خامنه اى: بستن لنگ به گردن جايز نيست ليكن سنجاق زدن و امثال آن و گره زدن بعض آن به بعض مانع ندارد مادامى كه از صدق مسمّاى ازار خارج نشود و در ردا، بستن آن مطلقاً مانعى ندارد، مادامى كه از صدق مسمّاى ردا خارج نشود.
3- . آية آيه الله اراكى: جايز نيست بنابر احتياط. آية آيه الله گلپايگانى: اگر بدون گِره باشد مانعى ندارد، به شرط آن كه دو طرف ردا را روى يكديگر نگذارد كه مثل گريبان شود. آية آيه الله نورى: چنانكه جايز است بعضى از لباس احرام را به بعضى ديگر با سوزن و غير آن وصل كند.

ص:26

خوردن آن ها و بوييدن آن ها مانع ندارد، ليكن احتياط (1) 1 آن است كه بوييدن را ترك كند.

[28 م]- كفاره استعمال بوى خوش، يك گوسفند است بنابر احتياط واجب. (2) 2

[29 م]- جايز است كه لباس احرام را با سوزن يا چيز ديگر، بعضى را به بعضى وصل كند، گرچه احتياط در ترك است. (3) 3

[30 م]- اگر مُحرم چند قسم لباس دوخته بپوشد؛ مثل پيراهن و قبا و عبا، براى هريك بايد كفاره (4) 4 بدهد و احتياط واجب (5) 5 آن است كه اگر


1- . آية آيه الله تبريزى: اولى اين است كه از بوييدن آن ها هنگام خوردن خوددارى شود. آية الله خامنه اى: بنابر احتياط واجب از بوييدن آن ها اجتناب كند. آية الله خويى، آية الله سيستانى: بنابر احتياط از بوييدن آن ها هنگام خوردن بايد خوددارى شود. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: نهايت احتياط در آن است ....
2- . آيات عظام اراكى، بهجت، صافى، گلپايگانى، مكارم: در صورت عمد. آية الله تبريزى، آية الله خويى: كفاره اش بنابر مشهور يك گوسفند است، ولى ثبوت كفاره در غير خوردن، محل اشكال است هر چند احوط كفاره دادن است. آية الله خامنه اى: وجوب كفاره در استعمال طيب ثابت نيست، اگر چه احتياط مستحب آن است كه يك گوسفند كفاره بدهد. آية الله سيستانى: هر گاه محرم عمدا مقدار از چيز هاى خوشبو را بخورد و يا چيزى بپوشد كه اثرى از بوى خوش از سابق در آن مانده باشد، بنابر احتياط واجب بايد يك گوسفند كفاره بدهد، ولى در غير اين دو مورد، در استفاده از بوى خوش، كفاره واجب نيست، هر چند احوط كفاره دادن است. آية الله فاضل: در صورت علم و عمد.
3- . نظريه آيات عظام در ذيل مسأله 26 گذشت.
4- . آية آيه الله خامنه اى: اگر تعدد پوشيدن صدق كند براى هر مورد يك كفاره بدهد. آية الله خويى: فتواى ايشان در دست نيست. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: ظاهر آن است كه اگر براى پوشيدن جنس دوخته يك كفاره بدهد كافى است.
5- . آية آيه الله بهجت: ظاهر تعدّد كفّاره است به تعدّد صنف ها مطلقا، چه على الترتيب بپوشد و چه در يك دفعه بپوشد. آية آيه الله سيستانى: در اين صورت اگر نوع اين لباس ها مختلف باشد، به تعداد هر لباس بايد كفاره بدهد و اگر نوع لباس ها يكى باشد، بنابر احتياط به تعداد هر لباس بايد كفاره بدهد.

ص:27

آن ها را توى هم كرد و يك دفعه پوشيد بايد براى هريك كفاره بدهد.

[31 م]- در نظر كردن به آينه كفاره (1) 1 نيست، ليكن مستحب است كه بعد از نگاه كردن لبيك بگويد.

[32 م]- در حكم سر است بعض (2) 2 سر، پس نبايد بعض سر را هم بپوشاند و نه زير آب يا مايع ديگرى كند.

[33 م]- گوش ها ظاهراً (3) 3 از سر محسوب است پس نبايد آن ها را پوشانيد.

[34 م]- اگر سر را شست نبايد (4) 4 با حوله و دستمال خشك كند و بعض


1- . آية آيه الله تبريزى: كفاره اش بنابر احتياط استحبابى يك گوسفند است. آية آيه الله خويى: كفاره اش بنابر احتياط يك گوسفند است. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: كفاره اش استغفار است.
2- . آية آيه الله خامنه اى: جايز نيست تمام سر را زير آب كند، ولى حرمت آن نسبت به بعض سر معلوم نيست. آية آيه الله خويى: بردن بعض سر در آب مانعى ندارد. آية آيه الله سيستانى: پوشيدن بعض سر جايز نيست ولى زير آب بردن بعض سر جايز است. آية آيه الله فاضل: بنابر اقوى در تغطيه، لكن در حمل، بنابر احتياط. آية آيه الله مكارم: بنابر احتياط واجب، ولى ريختن آب بر سر مانعى ندارد.
3- . آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله نورى: گوش ها در اين حكم ملحق به سر است. آية آيه الله فاضل: ولى پوشاندن مقدارى از گوش مانعى ندارد. آية آيه الله مكارم: بنابر احتياط واجب.
4- . آية آيه الله بهجت: مرد مى تواند سر خود را با حوله خشك كند و زن صورتش را درصورتى كه اين كار به تدريج انجام گيرد. آية آيه الله خامنه اى: خشك كردن سر با حوله اشكال ندارد مگر در صورتى كه حوله را بر روى تمام سر بيندازد و سر را با آن خشك كند. آية آيه الله سيستانى: هرچند به نحو كشيدن پارچه بر سر باشد بنابر احتياط واجب و اگر وقت نماز تنگ است گوشه حوله يا پارچه را بگيرد و به مقدارى كه در مسح سر واجب است خشك كند. آية آيه الله گلپايگانى: در آراء المراجع (چاپ سوم، ص 168) نقل مى كند كه معظم له شفاهاً فرموده اند: خشك نمودن سر به وسيله حوله و دستمال مانع ندارد ولى بايد طورى خشك كند كه سر پوشيده نشود. آية آيه الله مكارم: خشك كردن مانع ندارد به شرط اين كه سر را با آن نپوشاند.

ص:28

سر هم در حكم همه است.

[35 م]- بعض رو در حكم تمام آن است و نبايد آن را بپوشاند. (1) 1

[36 م]- احتياط آن است كه در وقت طى منزل، به پهلوى محمل يا هر چيزى كه بالاى سر او نباشد، استظلال نكند، اگرچه جايز بودنِ آن خالى


1- . آية آيه الله تبريزى: بنابر احتياط. آية آيه الله خامنه اى: بر زنان حرام است پوشاندن صورت به آنگونه كه عادتاً براى حفظ حجاب عمل مى كنند، و اما پوشاندن گوشه هايى از بالا يا پايين صورت يا دو طرف آن، به طورى كه پوشاندن صورت بر آن صدق نكند مانع ندارد، چه در نماز و چه در غير آن. آية آيه الله سيستانى: به احتياط واجب، و لذا پوشيدن مقنعه كه اطراف صورت را مى گيرد خلاف احتياط است و همچنين جايز نيست بنابر احتياط خشك كردن صورت با حوله يا دستمال، هر چند همه صورت را نپوشاند، ولى تميز كردن بينى و مانند آن اشكال ندارد. آية آيه الله فاضل: بعض رو در حكم تمام است. و بنابر اقوىه پوشاندن صورت در قسمت پايين آن؛ يعنى از بينى تا چانه جايز نيست و در قسمت بالايى آن به احتياط واجب. آية آيه الله مكارم: پوشانيدن بعض صورت، به طورى كه نقاب و برقع به آن نگويند جايز است. آية آيه الله نورى: با توجه به حرمت پوشيدن صورت براى زنان در حال احرام، چون چانه جزو صورت محسوب مى شود، بايد مقنعه را طورى ببندد كه زير چانه قرار بگيرد، چون زير چانه جزو صورت نيست.

ص:29

از قوت نيست. (1) 1

[37 م]- نشستن در زير سقف در حال طى منزل در شب (2) 2 خلاف احتياط است گرچه جايز بودن آن به نظر بعيد (3) 3 نيست، بنابراين بعيد


1- . آية آيه الله بهجت: احوط ترك سايه انداختن از آفتاب است، اگرچه منحرف از بالاى سر باشد با چيزى كه در سر ممنوع است. آية آيه الله تبريزى: حرمت و ثبوت كفاره در تظليل جانبى مبنى بر احتياط است. آية آيه الله خويى: و احوط بلكه اظهر اين است كه زير سايه چيزى كه روى سر نباشد نيز نرود، پس اگر از طرف چپ و راست چيزى بر او سايه بيفكند؛ به نحوى كه تأثير در كم شدن گرما يا سرما يا باد و نحو آن داشته باشد، جايز نيست و كفاره دارد. آية آيه الله سيستانى: سايه هاى متحرك كه بالاى سر محرم قرار نگرفته براى پياده مطلقاً جايز است و سواره احتياطاً اجتناب كند مگر اين كه كوتاه باشد كه سر و سينه را فرانگيرد. آية آيه الله گلپايگانى: احتياط مستحب آن است كه مرد مُحرِم در حال راه رفتن در سايه چيزى كه بالاى سر او هم نيست نباشد. (آراء). آية آيه الله مكارم: گذشتن از زير پل هاى وسط راه مانعى ندارد و همچنين بودن در سايه اى كه از ديوارهاى اتومبيل سر باز و مانند آن به وجود مى آيد. آية آيه الله نورى: استظلال، اختصاص به بالاى سر دارد و شامل سايه حاصل از ديوار ماشين نمى شود.
2- . آية آيه الله بهجت: استظلال در شب نيست و مانع ندارد و ظاهرِ مجموعِ روايات ومقتضاى اصل، اختصاص ممنوعيت به سايه انداختن از آفتاب است. آية آيه الله نورى: جايز است. بنابر اين، نشستن محرم در هواپيمايى كه در شب حركت مى كند و همچنين ماشين و كشتى جايز است.
3- . آية آيه الله تبريزى: بنابر احتياط در حرمت استظلال فرقى بين شب و روز نيست. آية آيه الله خامنه اى: ولى احتياط به ترك تظليل در شب هاى بارانى وسرد ترك نشود مگر اين كه اين احتياط موجب حرج شود. آية آيه الله خويى: مراد از استظلال تحفظ از آفتاب و سرما و گرما و باران و باد و مانند آنها است. پس اگر هيچ كدام از آنها نباشد، به نحوى كه وجود و عدمِ سايبان يكسان باشد اشكال ندارد، و در اين حكم بين شب و روز فرقى نيست. و در فرض شك در اين كه آيا مظله وجود و عدمش يكسان است يا نه استظلال جايز است. آية آيه الله سيستانى: سوار شدن در ماشين سقف دار و مانند آن در شب و بين الطلوعين و روزهايى كه ابر غليظ مانع تابش خورشيد باشد، در صورتى كه بارانى نباشد اشكال ندارد و اگر بارانى باشد كفّاره دارد و به احتياط واجب جايز نيست. آية آيه الله مكارم: جايز است مگر در شب هاى بارانى كه بايد كفاره بدهد و در روزهاى كاملًا ابرى و بين الطلوعين نيز استفاده از ماشين سرپوشيده مانعى ندارد.

ص:30

نيست جايز بودن نشستن محرم در هواپيمايى كه شب حركت مى كند.

[38 م]- استظلال در وقت طى منزل براى عذرى، مثل شدت گرما يا شدت سرما يا بارندگى جايز است، ليكن بايد كفاره بدهد.

[39 م]- در شب، استظلال (1) 1 نيست. بنابر اين، جايز است محرم در شب با ماشين سقف دار به مكه برود، (2) 2 ولى در هواى ابرى (3) 3 در روز جايز نيست، مگر ابر به طورى تيره (4) 4 باشد كه استظلال صدق نكند.

[40 م]- كفاره سايه قرار دادن در حال طى منزل، يك گوسفند است، چه با عذر سايه افكنده باشد چه با اختيار، بنابر احتياط (5) 5 واجب.

[41 م]- اقوى كفايت يك گوسفند است در احرام عمره، هر چند بيش ازيك مرتبه سايه قرار داده باشد و يك گوسفند است در احرام حج


1- - تفصيل اين مسأله در ذيل مسأله 37 گذشت.
2- - آية آيه الله خامنه اى، از اين قسمت تا آخر مسأله را متعرّض نشده اند.
3- - آية آيه الله بهجت، اگر طورى باشد كه تظليل صادق نباشد اشكال ندارد.
4- - آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: استظلال در روز ابرى هم جايز نيست. آية آيه الله سيستانى: اگر ابر تيره باشد كه اشعّه آفتاب را به كلّى پوشانده باشد و باران نباشد اشكال ندارد. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: در جواب استظلال در روز ابرى فرموده اند: استظلال در هواى ابرى در روز جايز نيست. آية آيه الله مكارم: تيره بودن ابرها لازم نيست، منظور نبودن سايه است.
5- . آيات عظام بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، سيستانى، صافى، گلپايگانى، نورى: كفاره آن يك گوسفند است و فرقى بين اختيار و اضطرار نيست. آيةآيه الله فاضل، آيةآيه الله مكارم: بنابر اقوىه.

ص:31

هر چند بيش از يك مرتبه استظلال كرده باشد. (1) 1

[42 م]- درخت هاى ميوه و درخت خرما از اين حكم بيرون است و مى تواند (2) 2 آنها را قطع كند و در گياهان (اذخر) كه گياه معروفى است از حكم مستثنى است و قطع آن مانع ندارد.

[43 م]- تزريق آمپول در حال احرام مانع ندارد ولى اگر موجب بيرون آمدن خون از بدن مى شود تزريق (3) 3 نكند مگر در مورد حاجت و ضرورت. (4) 4

[44 م]- بعد از آن كه محرم به منزل رسيد ولو در محله هاى جديد مكه كه از مسجدالحرام دور هستند، مى تواند (5) 5 براى رفتن به مسجد الحرام در ماشين هاى مسقّف سوار شود يا زير سايه برود. (6) 6


1- . آية آيه الله سيستانى: ولى احتياط مستحب اين است كه براى هر روزى يك كفاره بدهد.
2- . آية آيه الله فاضل: ميوه هاى آن ها و شاخه هايى از آن ها را كه در كمّيت يا كيفيّت ميوه تأثير مى گذارد مى تواند قطع كند اما خود آن ها را نبايد قطع كند. آية آيه الله مكارم: قطع درختان ميوه اگر خودرو باشد خالى از اشكال نيست.
3- - آية آيه الله بهجت: يعنى اگر بداند كه چنين مى شود، چنان كه گذشت در ذيل مسئله بيستم از محرمات احرام. آية آيه الله سيستانى: بنابر احتياط جايز نيست مگر در حال ضرورت. آية آيه الله مكارم: مكروه است.
4- - آية آيه الله فاضل: و در هر صورت كفّاره ندارد.
5- - آية آيه الله نورى: چون مكه منزل است همين قدر كه محرم به مكه رسيد مى تواند درزير سايه قرار بگيرد و در روز هم با ماشين مسقّف حركت كند و لازم نيست كه منتظر رسيدن به منزل و اتّخاذ منزل در مكّه باشد.
6- - آية آيه الله بهجت: احتياط واجب ترك سايه انداختن است در وقت تردّد براى حوائج غير خانه و خيمه و نحو آن ها، چه در مكه و چه در عرفات و منىه. آية آيه الله تبريزى: رفتن زير سايه ثابت مانعى ندارد، ولى بنابر احتياط نمى تواند در حال حركت، براى خود سايه بان درست كند؛ مثل آن كه چتر بردارد و يا سوار ماشين سقف دار شود. آية آيه الله سيستانى: امّا پس از پياده شدن و جايى را منزل خود قرار دادن، اگر محرم بخواهد جهت انجام كارهايش به اين جا و آن جا برود؛ مانند اين كه در مكه منزل كند و بخواهد جهت انجام طواف و سعى به مسجد الحرام برود و يا به منزل خود در منىه وارد شود و بخواهد به قربانگاه يا جمرات برود، حكم به جواز سايه قرار دادن بالاى سر خود، چه به وسيله چتر و چه سوار شدن ماشين سقف دار خيلى مشكل است، و احتياط نبايد ترك شود. آية آيه الله نورى: حرمت سايه بر سر قرار دادن، اختصاص به سايه اى دارد كه با شخص حركت مى كند؛ مثل چتر و ماشين مسقّف و هواپيما وامّا سايه ثابت مثل پل و تونل هر قدر طولانى باشد، جواز عبور از زير آنها بدون اشكال است. آية آيه الله نورى: اشكال ندارد. آية آيه الله خويى: و در قسمت جديد شهر مكه بنابر احتياط، سوار ماشين سقف دار نشوند.

ص:32

[45 س]- حمل قمقمه آب كه در محفظه دوخته نگهدارى مى شود، براى محرم چه صورت دارد؟

ج- احتياط آن است كه آن را به دوش (1) 1 نيندازد و دست گرفتن آن مانع ندارد. (2) 2

[46 س]- كسى كه موى مصنوعى دارد و با همين حال براى عمره و حج محرم شده و اعمال خود را انجام داده است آيا اشكال دارد؟

ج- ضرر به عمره و حج ندارد، ولى اگر مرد آن را بر سرش گذاشته


1- - آية آيه الله بهجت: اگر مثل هميان باشد و صدق لبس نكند اشكال ندارد. آيات عظام تبريزى، سيستانى، فاضل: مانعى ندارد. آية آيه الله مكارم: حمل كيف ها و ساك هاى دوخته، هر چند به شانه و گردن بيندازد مانعى ندارد.
2- - آية آيه الله خامنه اى: پوشيدن هميان و كمربند و ديگر دوخته هاى كوچك كه به آن لباس گفته نمى شود اشكال ندارد.

ص:33

است بايد كفاره بدهد. (1) 1

[47 س]- آيا استظلال فقط مربوط به سقف مى باشد يا شامل سايه حاصل از ديوار ماشين هم مى شود؟

ج- شامل نمى شود. (2) 2

[48 س]- در شهر مكه تونل هايى احداث كرده اند كه طولش بيش از 1500 قدم مى باشد آيا بعد از احرام حج مى شود داخل آن با اتومبيل سفر كرد، با علم به اينكه مسقف است؟

ج- مانع ندارد، بلى اگر خودش آن راه را اختيار كند و از زير آن سقف برود اشكال دارد. (3) 3

[49 س]- آيا محرم به محض وصول به مكه مى تواند استظلال نمايد و يا بايستى به منزل برسد و بعد از اتخاذ منزل جايز است؟

ج- مكه منزل است و با رسيدن به آن استظلال مانع ندارد. (4) 4


1- - آية آيه الله بهجت: در صورت توجه و نيز عدم جهل به مسأله، بنابراين د ر غافل و جاهل كفاره نيست. آية الله تبريزى، آية الله خويى: اگر از روى اظطرار باشد ظاهرا كفاره ندارد. آية الله خامنه اى: بنابر احتياط كفاره بدهد. آية الله سيستانى: اگر از روى ضرورت باشد كفاره ندارد و در غير اينصورت بنابر احتياط يك گوسفند كفاره دارد.
2- - به مسأله 36 مراجعه شود.
3- - آيات عظام اراكى، خامنه اى: تبريزى، سيستانى، فاضل، نورى: اشكال ندارد. آية الله بهجت: اشكال ندارد. آية الله مكارم: در اين صورت هم مانعى ندارد. آية الله گلپايگانى: احتياط آن است كه به اختيار خود، در روز از آن تونل هايى كه صدق رفت و آمد در منزل نمى كند نرود.
4- - آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله سيستانى: چنانكه در مسأله 44 گذشت بعد از رسيدن به مكّه هم بنا بر احتياط نمى تواند در حال حركت براى خود سايبان درست كند؛ مثل اين كه چتر بردارد يا سوار ماشين مسقف شود، بلى رفتن زير سايه ثابت مانعى ندارد. آية آيه الله خويى: بنابر احتياط، استظلال نكند تا دخول مكّه متقين سابق.

ص:34

[50 س]- اخيراً از حدود كشتارگاه تا نزديك جمرات، مسقفى را درست كرده اند، آيا عبور از اين راه براى محرمى كه هنوز منزل نكرده و از مشعر مستقيم به جمرات مى رود جايز است يا نه؟

ج- مانع ندارد. (1) 1

[51 س]- آيا گرفتن ناخن توسط مُحرِم از غير مُحرم جايز است؟

ج- اشكال ندارد.

[52 س]- آيا محرم مى تواند ناخن محرم ديگر را به قصد تقصير بگيرد يا نه؟

ج- اشكال ندارد. (2) 2

طواف

[53 م]- اگر سعى را به جا آورده، پيش از آن كه طواف را به جا آورد، احتياط واجب (3) 3 آن است كه سعى را هم به جا آورد و اگر نماز طواف را به جا آورده، بايد آن را هم بعد از طواف اعاده كند.


1- - به حواشى مسأله 44 مراجعه شود.
2- - آية آيه الله سيستانى: ولى ناخن گرفتن در تقصير بنابر احتياط واجب كافى نيست.
3- - آية آيه الله خامنه اى: بايد سعى را اعاده نمايد. آية آيه الله سيستانى: بايد سعى را اعاده نمايد، مگر در صورتى كه طواف را فراموش كند تا وقت آن بگذرد؛ مثل اين كه طواف عمره را تا وقوف در عرفات يا طواف حج را تا پايان ذى حجّه فراموش كند، كه اعاده سعى لازم نيست گرچه بهتر است. آية آيه الله فاضل: بنابر اقوى سعى را نيز بعد از طواف اعاده كند. آية آيه الله مكارم: اين احتياط در مورد سعى مستحب است.

ص:35

[54 م]- اگر در اثناى طواف، حدث عارض شود، اگر پس از تمام شدن دور چهارم است، بايد طواف را قطع كند و طهارت تحصيل كند و از همان جا كه طواف را قطع كرده تمام كند. (1) 1


1- - آية آيه الله اراكى: اگر بعد از تجاوز از نصف بوده طواف را قطع مى كند. آية آيه الله بهجت: آن كه حدث بعد از تجاوز از نصف از روى سهو و غفلت باشد، كه در اين صورت طواف را قطع نموده و طهارت گرفته و طواف را از همان جا كه قطع نموده ادامه مى دهد و در صورتى كه بعد از تجاوز از نصف و از روى عمد باشد حكم به ادامه طواف بعد از قطع آن مورد تأمل است. آية آيه الله تبريزى: اگر حدث قبل از بلوغ نصف ولو از روى عمد نباشد طواف باطل است و در غير اين صورت، احتياط واجب اين است كه آن را اتمام كرده، سپس اعاده نمايد، و مى تواند يك طواف كامل به نيت اعم از تمام و اتمام به جا آورد. آية آيه الله خامنه اى: اگر پيش از تمام شدن نصف دور چهارم حدث اصغر عارض شود، واجب است كه قطع كند طواف را و بعد از طهارت آن را اعاده كند و در صورتى كه بعد از نصف دور چهارم و قبل از پايان اين دور عارض شود طواف را قطع نموده و پس از تحصيل طهارت اگر موالات عرفيه به هم نخورده طواف را تكميل كند و اگر موالات به هم خورده طواف را به قصد اعم از اتمام و تمام اعاده نمايد و در هر صورت مى تواند طواف قبلى را رها نموده و از نو طواف كند و حكم عروض حدث پس از پايان دور چهارم نيز همين است گر چه احتياط در اين صورت اگر موالات عرفيه به هم خورده باشد، اتمام طواف و اعاده آن است. آية آيه الله خويى: اگر حدث بعد از تمامى دور چهارم و بدون اختيار باشد، در اين صورت طواف را قطع نموده و طهارت گرفته و طواف را از همان جا كه قطع نموده ادامه مى دهد. و اگر حدث بعد از نصف و پيش از تمامى دور چهارم طواف، يا بعد از تمامى دور چهارم و اختيارى باشد، احوط در اين دو صورت اين است كه طواف خود را پس از طهارت از جايى كه قطع نموده تمام كرده سپس اعاده اش نمايد. و بجاى اين احتياط اگر اين كار را بكند كافى است كه پس از قطع طواف و طهارت، يك طواف كامل به قصد اعم از تمام كردن طواف پيش و يك طواف كامل جديد بجا آورد. آية آيه الله سيستانى: اگر بدون اختيار پس از تمام شدن شوط چهارم محدث شود، بايد طوافش را قطع نمايد و بعد از تحصيل طهارت از همان جا كه قطع كرده ادامه دهد و به اتمام برساند. و اگر از روى اختيار باشد احتياط واجب اين است كه طوافش را قطع نمايد و بعد از تحصيل طهارت از همان جا كه قطع كرده ادامه دهد و به اتمام برساند، و سپس طواف را اعاده نمايد. آية الهّهر فاضل: اگر در بين طوافِ واجب، حدث عارض شود مى تواند طواف را رها كند و پس از تحصيل طهارت، آن را از سر بگيرد و اگر بخواهد احتياط كند، مسأله چهار صورت دارد: اوّل: حدث قبل از رسيدن به نصف طواف باشد، در اين صورت طواف باطل مى شود كه بايد بعد از تحصيل طهارت، آن را از سر بگيرد؛ خواه محدث شدن اختيارى باشد يا بدون اختيار. دوّم: پس از رسيدن به نصف و قبل از تمام شدن دور چهارم باشد، كه در اين صورت پس از وضو طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند و دوباره طواف ديگر كند و نماز آن را نيز بخواند، خواه حدث با اختيار باشد يا بدون اختيار. سوم: بعد از تمام شدن دور چهارم اختياراً خود را محدث كند، كه در اين صورت نيز مثل صورت دوّم عمل كند. چهارم: پس از تمام شدن دور چهارم بى اختيار محدث شود، در اين صورت پس از تحصيل طهارت، طواف را از آنجايى كه محدث شده تمام كند، و صحيح است و در اين مسأله فرقى بين حدث اصغر و اكبر نيست. آية آيه الله گلپايگانى: اگر بعد از گذشتن از 4 شوط محدث شود، پس از تحصيل طهارت از موضعى كه محدث شده آن را ادامه دهد و طوافش صحيح است.

ص:36

[55 م]- احتياط واجب (1) 1 آن است كه از نجاساتى كه در نماز عفو شده- مثل خون كمتر از درهم و جامه اى كه با آن نتوان (2) 2 نماز خواند؛ مثل


1- - آية آيه الله خامنه اى: خونى كه در نماز معفوّ است در طواف معفو نيست و در چيزهايى از قبيل جوراب و عرقچين و نيز دستمال و انگشتر طهارت شرط نيست. آية آيه الله فاضل: ظاهر آن است كه .... آية آيه الله مكارم: طواف، در حالى كه بدن يا لباس خونِ كمتر از درهم داشته باشد، جايز نيست.
2- - آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: طواف در جامه اى كه با آن نتوان نماز خواند [يعنى ساتر نباشد؛ مانند مثال هاى مذكور در متن] اگر نجس باشد مانع ندارد. و همچنين بودن چيز نجس همراه انسان در طواف مانعى ندارد. آية آيه الله سيستانى: همراه داشتن چيز متنجس در طواف مانع ندارد. آية آيه الله مكارم: نجس بودن اين لباس هاى كوچك ضررى ندارد ولى خون كمتر از درهم معاف نيست.

ص:37

عرقچين و جوراب، حتى انگشتر (1) 1 نجس- اجتناب كند.

[56 م]- در خون قروح و جروح اگر تطهير آن مشقت داشته باشد لازم نيست تطهير كند. (2) 2

[57 م]- در خون قروح و جروح، تا آن اندازه اى كه مى شود تطهير كرد و لباس را عوض كرد، احتياط واجب آن است كه تطهير كند يا جامه را عوض كند.

[58 م]- احتياط آن است كه اگر مى تواند تأخير بيندازد طواف را تا بشود بى مشقت تطهير كرد، تأخير بيندازد به شرطى كه وقت تنگ نشود.

[59 م]- اگر طواف كند و بعد از آن كه از طواف فارغ شد علم پيدا كند به نجاست در حال طواف، اظهر آن است كه طوافش صحيح است.

[60 م]- اگر شك داشته باشد كه لباسش يا بدنش نجس است، مى تواند با آن حال طواف كند وصحيح است؛ چه بداند كه پيش از اين پاك بوده يا نداند، ليكن اگر بداند كه پيشتر نجس بوده ونداند كه تطهير شده است، نمى تواند با آن حال طواف كند بلكه بايد تطهير كند و طواف كند.

[61 م]- اگر در بين طواف نجاستى به بدن يا لباس او عارض شود،


1- - آية آيه الله فاضل: در انگشتر و مانند آن كه ثوب صدق نمى كند براى صحت طواف طهارت آنها شرط نيست همچنين همراه داشتن چيز متنجس در صورت جهل به مسأله مانعى ندارد.
2- - آية آيه الله تبريزى: اگر تطهير آن براى او حرجى نباشد احتياط واجب اين است كه آن را تطهير نمايد. آية آيه الله خامنه اى، آية آيه الله خويى: متعرض اين فرع نشده اند. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: و احتياط آن است كه هم خودش با آن حال طواف كند و هم نايب بگيرد تا براى او طواف نمايد.

ص:38

اظهر آن است كه دست از طواف بردارد و جامه يا بدن را تطهير كند و طواف را از همان جا تمام كند و طواف او صحيح است. (1) 1

[62 م]- اگر فراموش كند نجاست را و طواف كند، احتياط (2) 2 واجب


1- - آية آيه الله اراكى: و احوط استيناف طواف است. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: هرگاه نجس بودن بدن يا لباس خود را نمى دانسته و در اثناى طواف دانست يا آن كه پيش از فراغت از طواف، بدن يا لباسش نجس شد، اگر جامه پاكى داشته باشد همان جا جامه نجس را كنده و با جامه پاك طواف خود را تمام نمايد و چنانچه جامه پاك همراه نداشته باشد؛ اگر اين حادثه بعد از تمام شدن شوط چهارم بوده، طواف را قطع نموده و پس از ازاله نجاست از بدن يا لباس باقيمانده طواف را به جا آورد. و چنانچه علم به نجاست يا حدوثش پيش از تمام شدن شوط چهارم باشد، باز هم طواف را قطع و نجاست را ازاله نموده و بنابر احتياط يك طواف كامل به قصد اعم از تمام يا اتمام به جا آورد. آية آيه الله خامنه اى: اگر بدون رها كردن طواف تطهير ممكن نباشد بايد دست از طواف بردارد و جامه يا بدن را تطهير كند و فوراً برگردد و طواف را از همان جا تمام كند و طواف او صحيح است. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: اگر در بين طواف لباس يا بدنش نجس شود يا بفهمد كه از پيش نجس بوده و بدون رها كردن طواف، شستن آن ممكن نباشد، طواف را رها نمايد، و اگر چهار دور طواف كرده، بعد از تطهير بدن يا لباس بقيه طواف را تمام كند و اگر به سه دور و نيم نرسيده طواف او باطل است و بايد بعد از تطهير از سر بگيرد و اگر از سه دور و نيم گذشته و چهار دور را تمام نكرده احتياط آن است كه بعد از تطهير از همان جا كه رها كرده طواف را تمام كند و نماز طواف را بخواند و دوباره طواف و نماز آن را به جا آورد. آية آيه الله مكارم: خواه قبل از تكميل شوط چهارم باشد يا بعد از آن.
2- - آية آيه الله اراكى: و احوط آن است كه پس از تطهير بدن يا لباس از همان جا اتمام كند ونماز بخواند و احتياطاً اعاده كند طواف و نماز را. آية آيه الله بهجت: صحّت طواف خالى از وجه نيست و در صورت تذكر در اثناء، تطهير مى كند و سپس اتمام مى نمايد. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: بنابر اظهر طوافش صحيح است. آية آيه الله سيستانى: طوافش صحيح است. آية آيه الله گلپايگانى: اقوى اعاده طواف است. آية آيه الله مكارم: در فرض فراموشى اعاده ندارد.

ص:39

اعاده است، و همين طور است اگر در بين طواف يادش بيايد. (1) 1

[63 م]- لازم نيست در تمامِ حالاتِ طواف، خانه را حقيقتاً به شانه چپ قرار دهد، بلكه اگر در موقع دور زدن به حِجر اسماعيل عليه السلام خانه از طرف چپ قدرى خارج شود مانع ندارد، حتّى اگر خانه متمايل به پشت شود، ليكن دور زدن به نحو متعارف باشد اشكال ندارد. (2) 2

[64 م]- اگر در موقع رسيدن به گوشه هاى خانه، شانه از محاذات كعبه خارج شود هيچ اشكالى ندارد، اگر به طور متعارف دور زند، حتى اگر خانه متمايل به پشت شود. (3) 3

[65 م]- اگر در بعضى از دورها، حجر اسماعيل را داخل در دور زدن


1- - آية آيه الله فاضل: اگر نجس بودن بدن يا لباس را فراموش كند و در بين طواف يا پس از آن يادش آمد طواف صحيح است ولى مستحب است آن را اعاده كند. بلى اگر بعد از نماز طواف يادش آمد فقط نماز را اعاده كند.
2- - آيات عظام اراكى، خويى، تبريزى: خانه خدا در جميع احوالِ طواف، بايد در طرف چپ قرار گيرد. پس اگر مقدارى اين چنين نبود، آن مقدار، از طواف شمرده نمى شود. آية آيه الله تبريزى در ادامه مى فرمايند: و ميزان در قرار دادن كعبه در طرف چپ، صدق عرفى است و بهتر اين است كه دقت شود به خصوص در دو دهانه حجر اسماعيل و در نبش هاى خانه خدا كه در اين جاها بايد مواظب بود كه به چپ يا راست منحرف نگردد. آية آيه الله سيستانى: خانه بايد در همه حالات طواف در طرف چپ باشد، پس اگر رو به آن كند براى بوسيدن و مانند آن يا فشار جمعيت او را ناچار به پشت كردن يا رو كردن به آن كند، آن مقدار از طواف شمرده نمى شود ولى معيار صدق عرفى است و لازم نيست در دو دهانه حجر اسماعيل و در نبش هاى خانه، بدن را منحرف سازد. آية آيه الله مكارم: بهتر است به جاى اين گونه كارهاى غير متعارف، مانند همه مسلمين طواف كند و حضور قلب داشته باشد و با خداوند راز و نياز كند.
3- - نظريه آيات عظام در اين مسأله، در مسأله قبل گذشت.

ص:40

نكرد، احتياط (1) 1 واجب آن است كه آن دور را از سر بگيرد و اعاده كند طواف را، اگرچه ظاهر آن است كه اعاده طواف لازم نيست.

[66 م]- دست به ديوار خانه كعبه گذاشتن، در آن جايى كه شاذروان است جايز است (2) 2 و به طواف ضرر نمى رساند گرچه احتياط مستحب (3) 3 در ترك آن است.

[67 م]- در حال طواف، دست گذاشتن روى ديوار حجر اسماعيل عليه السلام جايز است (4) 4 و به طواف ضرر نمى رساند، گرچه احتياط


1- - آيات عظام اراكى، صافى، گلپايگانى: بايد آن دور را اعاده نمايد و احوط اعاده كل طواف است بعد از اتمام آن. آية آيه الله بهجت: بايد آن دور اعاده شود در صورتى كه در ابتداى طواف، نيّت طواف بر بيت محض نكرده باشد والّا اعاده اصل طواف موافق احتياط است؛ اگرچه عملًا در يك شوط اختصار نمايد. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: بايد آن دور اعاده شود. آية آيه الله خامنه اى: واجب است كه آن دور را از سر بگيرد و اگر بدون اعاده اين دور به طواف ادامه داد طواف او باطل است و واجب است آن را از سر بگيرد. آية آيه الله فاضل: اظهر اين است كه آن شوط را اعاده نمايد. آية آيه الله مكارم: فقط آن دور باطل مى شود و چون برگشتن غالباً مشكل است مى تواند همراه جمعيّت برود و نزد حجر الأسود نيّت كند و ادامه بدهد. آية آيه الله نورى: آن مقدار از شوط را كه حجر اسماعيل را داخل در دور زدن نكرده است اعاده كند، چنان كه اگر كسى از روى ديوار حجر اسماعيل رفته باشد بايد شوط را اعاده نمايد.
2- - آية آيه الله بهجت: احوط آن است كه در اثناى طواف دست خودرا دراز نكند از طرف شاذروان به ديوار خانه به جهت استلام اركان ياغير آن وهمچنين دست بر روى ديوار حجر نگذارد.
3- - آيات عظام اراكى، صافى، فاضل، گلپايگانى، نورى: بنابر احتياط واجب جايز نيست و بايد همان قسمت را اعاده كند.
4- - آية آيه الله اراكى، آية آيه الله فاضل: بنا بر احتياط واجب جايز نيست و بايد همان قسمت را اعاده كند. آية آيه الله بهجت: به ذيل مسأله قبل مراجعه شود. آية آيه الله نورى: جايز نيست و بايد همان قسمت را اعاده نمايد.

ص:41

مستحب (1) 1 در ترك است.

[68 م]- اگر سهواً زياد كند بر هفت دور، پس اگر كمتر از يك دور است قطع كند آن را و طوافش صحيح است و اگر يك دور يا زيادتر است، احوط (2) 2 آن است كه هفت دور ديگر را تمام كند به قصد قربت، بدون تعيين مستحب يا واجب (3) 3 و دو ركعت نماز قبل از سعى و دو ركعت بعد از سعى بخواند و دو ركعت اول را براى فريضه قرار دهد بدون آن كه تعيين كند براى طواف اول يا طواف دوم است. (4) 4

[69 م]- جايزاست قطع طواف نافله رابدون عذر واقوى كراهت قطع طواف واجب است (5) 5 بدون عذر و به مجرد خواهش نفس، و احوط (6) 6 قطع


1- - نظريه آيات عظام، غير از آيات عظام تبريزى، خامنه اى، خويى، سيستانى، مكارم كه موافق متن هستند در اين مسأله، مثل مسأله قبل است.
2- - آية آيه الله صافى، آية الله گلپايگانى: اين احتياط مستحب است.
3- - از اينجا تا آخر مسأله در مناسك آية الله خويى مذكور نيست.
4- - آية آيه الله بهجت: احتياط در اين است كه دو ركعت فريضه قبل از سعى بجاى آورد و دو ركعت نافله را مى تواند بعد از سعى به جاى آورد. آية الله سيستانى: اگر از روى اشتباه چيزى بر شوط هاى طواف خود بيافزايد، پس اگر بعد از رسيدن به ركن عراقى يادش آمد، مقدار افزوده را تا يك طواف كامل به اتمام برساند و احتياط واجب اين است كه طواف دوم را در اين هنگام به قصد قربت بدون اين كه واجب يا مستحب بودن آن را قصد كند به اتمام برساند، و پس از آن چهار ركعت نماز بخواند و احتياط مستحب اين است كه بين آن ها فاصله اى بيندازد؛ به اين معنا كه دو ركعت قبل از سعى جهت طواف واجب به جا آورد و دو ركعت پس از سعى جهت طواف مستحبى به جا آورد. و همچنين است بنابراحتياط واجب اگر پيش از رسيدن به ركن عراقى يادش بيايد. آية الله فاضل: و احتياط مستحب آن است كه دو ركعت نماز بعد از سعى براى غير فريضه انجام دهد.
5- - آية آيه الله بهجت: احوط عدم قطع طواف واجب است؛ يعنى ترك بقيه آن، به نحوى كه موالات عرفيه فوت شود بدون عذر و به مجرد خواهش نفس. آية الله خويى: قطع طواف و سعى جايز نيست. آية الله سيستانى: قطع طواف واجب براى كارى ضرورى بلكه بنابر اظهر قطع آن مطلقا گرچه براى كارى يا ضرورتى نباشد جايز است. آية الله صافى، آية الله گلپايگانى: طواف واجب را نبايد بدون عذر قطع كند. آية الله مكارم: بنابر احتياط واجب قطع كند.
6- - آية آيه الله خامنه اى: قطع طواف مانع ندارد اگرچه احتياط مستحب قطع نكردن طواف واجب است به نحوى كه موالات عرفيه به هم بخورد. آية آيه الله فاضل: احتياط مستحب آن است كه قطع نكند، ولى چنانچه به هر جهت قطع كرد و از نو يك طواف كامل انجام داد، مجزى و صحيح است، هر چند موالات به هم نخورده، و فرقى نيست كه دور دوم را مثلًا رها كند يا غير آن را.

ص:42

نكردن آن است؛ به اين معنى كه قطع نكند به طورى كه ترك بقيه را كند تا موالات عرفيه به هم بخورد.

[70 م]- گمان در عدد دورها اعتبار ندارد (1) 1 و حكم شك را دارد.

[71 م]- اگر مشغول سعى بين صفا و مروه شد و يادش آمد كه طواف به جا نياورده، بايد رها كند و طواف كند و پس از آن سعى را اعاده كند. (2) 2

[72 م]- اگر در حال سعى يادش آمد كه طواف را ناقص به جا آورده، بايد برگردد و طواف را از همان جا كه ناقص كرده تكميل كند و برگردد تتمه سعى را به جا آورد و طواف و سعيش صحيح است. (3) 3 ليكن احتياط (4) 4


1- - آية آيه الله بهجت: حكم آن مانند حكم ظنّ در نماز است.
2- - آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: اگر قبل از شوط چهارم سعى يادش بيايد كه طواف به جا نياورده، سعى را رها كند و طواف را به جا آورد و سپس سعى را انجام دهد و اگر بعد از اتمام شوط چهارم بوده، آن را قطع كند و بعد از انجام طواف، سعى را اتمام و به احتياط واجب آن را اعاده نمايد.
3- - آية آيه الله بهجت: احتياط در اتمام و سپس اعاده سعى است. آية آيه الله سيستانى: اگر قبل از فوت موالات متذكر شود يا بعد از آن باشد ولى سه شوط يا كمتر باقى مانده باشد اتمام طواف كافى است ولى اگر بيش از آن باشد به احتياط واجب طواف را پس از اتمام اعاده كند و نسبت به سعى اتمام كافى است گرچه احتياط مستحب اعاده آن است پس از اتمام.
4- - آيات عظام اراكى، فاضل، مكارم: اين احتياط ترك نشود. آية آيه الله تبريزى: اين احتياط در اتمام و اعاده طواف ترك نشود و همچنين است نسبت به سعى. ولى اگر سعى فراموش شده يك شوط باشد، اعاده لازم نيست و اتمام كافى است.

ص:43

آن است كه اگر كمتر از چهار دور بجا آورده طواف را تمام كند و اعاده نمايد و همچنين اگر سعى را كمتر از چهار بار انجام داده تمام كند و اعاده كند. (1) 1

[73 م]- در صورت امكان (2) 2 ولو در وقت خلوت بايد طواف در حد بين مقام ابراهيم و خانه كه مسافت بيست و شش ذراع و نيم است باشد (3) 3 و دورتر از آن حد، كفايت نمى كند و در صورت عدم امكان ولو در وقت خلوت، طواف در خارج حد مزبور مانع ندارد با مراعات الأقرب فالأقرب. (4) (5) (6) 4


1- - آيات عظام نظريه شان را در مسأله قطع طواف سهواً در ذيل مسأله 608 و 609 مناسك محشىه مفصلًا ذكر فرموده اند؛ مراجعه شود.
2- - آية آيه الله فاضل: ولى چنانچه ضرورت عرفى اقتضا كند انجام طواف در خارج حد بارعايت الاقرب فالاقرب مانعى ندارد و صحيح است و صبر كردن و تأخير انداختن لازم نيست. آية آيه الله نورى: به حاشيه شرط پنجم طواف مراجعه شود.
3- - آية آيه الله مكارم: سابقاً گفتيم رعايت اين مقدار لازم نيست.
4- - آية آيه الله فاضل: ولى چنانچه ضرورت عرفى اقتضا كند، طواف در خارج از محدوده، با رعايت الأقرب فالأقرب صحيح است. آية آيه الله مكارم: رعايت اين شرط لازم نيست ولى بهتر است. آية آيه الله نورى: اقوى اين است كه در طواف، همين قدر كه
5- طواف دور خانه خدا صدق كند كافى است و مراعات اين كه طواف بين خانه خدا و مقام ابراهيم عليه السلام است لازم نيست و مستحب است. آية آية آيه الله بهجت: از خانه تا سنگِ مخصوص است نه بنا، و موضع معروف به
6- شاذروان داخل بيت است از جميع جوانب على الأحوط. آية آيه الله بهجت: ليكن ظاهر اين است كه طواف در دورتر از اين مسافت- بيست و شش ذراع و نيم- نيز كافى باشد براى كسانى كه در اين مسافت نتوانند طواف كنند يا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد و مراعات احتياط با قدرت و تمكن متعيّن است و با تحرى اوقات خلوت نسبى و عدم تمكن از طواف در حد لازم، اقرب جواز طواف از اقرب به حد است با رعايت اختلاف اطراف در مانع. آية آيه الله تبريزى: در صورت امكان بنابر احتياط طواف بايد در محدوده فاصله بين كعبه و مقام ابراهيم عليه السلام باشد ولى در موارد ازدحام طواف در خارج اين محدوده هم كافى است. آية آيه الله خامنه اى: اقوى عدم وجوب است، و براى مطاف حدى وجود ندارد و تا هر جاى مسجدالحرام كه طواف در آن طواف كعبه صدق كند، طواف مجزى است، بلى مستحب است كه اگر اضطرار و ازدحام نباشد فيمابين كعبه و مقام ابراهيم انجام دهد. و از اين مسأله حكم مسائل بعد نيز روشن مى شود. آية آيه الله خويى: و ليكن ظاهر اين است كه طواف در دورتر از اين مسافت بيست و شش ذراع و نيم نيز كافى باشد؛ خصوصاً براى كسانى كه در اين مسافت نتوانند طواف كنند يا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد و مراعات احتياط با قدرت و تمكن بهتر است و از اين مسأله حكم چهار مسأله بعد هم معلوم مى شود. آية آيه الله سيستانى: ولى بعيد نيست كه در بيش از مقدار ذكر شده هم- هرچند كه كراهت دارد- طواف جايز باشد؛ خصوصاً براى كسى كه در فاصله ذكر شده توانايى طواف را ندارد يا موجب حرج و مشقت زياد براى او مى شود و در صورت توانايى رعايت احتياط اولى است و از اين جا حكم مسائل بعد نيز روشن مى شود. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: تا جايى كه جمعيّت طواف كننده متّصل به يكديگر مشغول طوافند، طواف در آن حدّ صحيح و مجزى است ومع ذلك اولى رعايت حدّ است با امكان، [و از اينجا حكم چهار مسأله بعد روشن مى شود]. آية آيه الله مكارم: رعايت اين امر خوب است ولى لازم نيست. و در همين جا حكم چهار مسأله بعد روشن مى شود.

ص:44

[74 س]- آيا بعض شوطهاى طواف و سعى، براى كسانى كه قادر نباشند خودشان انجام دهند، قابل نيابت است يا نه؟

ج- بلى، قابل است. (1) 1


1- - آية آيه الله اراكى: بايد آنها را به دوش بگيرند طورى كه پاهايشان به زمين كشيده شود و در صورت عدم امكان، آنها را بدوش بگيرند و اگر اين هم ممكن نيست، قابل نيابت است. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: اگر كسى از اتيان طواف يا سعى يا رمىِ كامل عاجز باشد ولى به انجام مقدارى از آن قادر باشد بايستى براى تمام عمل نايب بگيرد. آية آيه الله سيستانى: اگر از ابتدا بداند كه نمى تواند طواف را تمام كند بايد براى همه آن نايب بگيرد و همچنين اگر قبل از اتمام شوط چهارم عاجز شود، ولى اگر بعد از آن باشد مى تواند براى باقيمانده نايب بگيرد، ولى در سعى اگر از يك شوط هم عاجز باشد بايد براى همه آن نايب بگيرد. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: بعيد نيست طواف حكم نماز را داشته باشد و تبعيض در اشواط آن در نيابت محتاج دليل است، پس بايد در همه طواف، نيابت كند. (آراء المراجع، ص 249). آية آيه الله فاضل: اگر از ابتدا از انجام طواف مأيوس باشد و امكان طواف دادن او نباشد، بايد براى همه آن نايب بگيرد و اگر بعد از دور چهارم از انجام بقيّه آن عاجز شده است مى تواند براى بقيّه نايب بگيرد و در اين فرض خودش نماز طواف را بخواند و احتياطاً نايب نيز نماز بخواند و اگر كمتر از چهار دور بجاآورده نيابت در بقيّه صحيح نيست. آية آيه الله مكارم: در صورتى كه بشود در باقيمانده، آنها را طواف داد بايد چنين كنند، و در غير اين صورت براى تمام طواف نايب بگيرند.

ص:45

[75 س]- اگر كسى بعد از تقصير در عمره تمتع متوجه شود كه وضوى او باطل بوده يا وضو نداشته و با اين حال طواف كرده و نماز طواف خوانده است، وظيفه او چيست؟

ج- طواف و نماز را اعاده كند و عمره او صحيح است. (1) 1


1- - آيات عظام اراكى، بهجت، تبريزى: و بنابر احتياط، بعد از آن سعى و تقصير را نيز اعاده كند و تا تقصير نكرده احكام مُحرم را مراعات كند. و آية آيه الله بهجت اضافه مى فرمايد: و در صورتى كه بطلان از جهت جهل به حكم نبوده، تقصير قبلى كفّاره ندارد. آية آيه الله خويى: بايد لباس دوخته را بيرون بياورد و سعى و تقصير را نيز اعاده كند و در فرض گذشت زمان تدارك، حجش باطل است. آية آيه الله سيستانى: اگر قبل از گذشتن وقت يادش آمد بايد آن را جبران كند و بعد از آن سعى و تقصير را نيز اعاده كند و تا اعمال را انجام نداده است از محرّمات احرام اجتناب نمايد و اگر بعد از گذشتن وقت تدارك متوجّه شود، در صورت سهو و نسيان، اعاده طواف كافى است و در صورت جهل حجّش باطل است و به احتياط واجب بايد يك شتر قربانى بدهد. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: در مفروض سؤال (كه بعد از تقصير و قبل از شروع اعمال حج فهميده) بايد پس از وضو، طواف و نماز و سعى و تقصير را اعاده كند. آية آيه الله مكارم: احتياطاً سعى و تقصير را نيز اعاده كند.

ص:46

[76 س]- كسى كه وظيفه او وضوى جبيره اى و تيمم است، اما از روى جهل، بدون تيمم، اعمال عمره را انجام داده است، وظيفه او چيست؟

ج- طواف و نماز آن، بايد اعاده شود. (1) 1

[77 س]- كسى كه اشتباهاً طواف را از ركن يمانى شروع و به همان جا ختم كرده و نماز طواف را خوانده و پس از آن متوجه شده حكمش چيست؟ و چنانچه در اثناى طواف متوجه شد و طوافش را به حجر الأسود ختم كرد، مقدارِ زيادى، مُضر به طوافش مى باشد يا خير؟

ج- طواف و نماز را بايد اعاده كند و فرقى بين دو صورت نيست. (2) 2

[78 س]- اگر زن در عمره تمتع بعد از سه شوط و نيم و قبل از چهار شوط، حايض شد و تا قبل از رفتن به عرفات، پاك نمى شود، وظيفه او چيست؟

ج- مورد (3) 3 عدول به افراد است. (4) 4

ابرقويى، محمد حسين فلاح زاده، منتخب مناسك حج (مسائل مبتلى به زائران)، در يك جلد، نشر مشعر، قم - ايران، 1426 ه ق


1- - به سؤال قبل مراجعه شود. آيات عظام تبريزى، خويى، فاضل: سعى و تقصير را هم بايد اعاده كند. آية آيه الله سيستانى: اگر وقت تدارك باقى است بايد طواف و سعى و تقصير را اعاده كند و اگر وقت تدارك گذشته است حجّش محكوم به بطلان است مگر اينكه در كفايت وضو، به غير رجوع كند، با رعايت الأعلم فالأعلم، اگر از موارد رجوع باشد.
2- - آية آيه الله بهجت: اگر كمبود طواف؛ يعنى از ركن يمانى تا حجر الأسود را جبران كند، طوافش صحيح است. آية آيه الله خامنه اى، آية آيه الله مكارم: اعاده در صورت دوّم مبنى بر احتياط است. آية آيه الله سيستانى: در فرض اول باطل و در فرض دوم صحيح است.
3- - آية آيه الله خامنه اى: اگر قبل از سه شوط و نيم حايض شد مورد عدول به افراد است.
4- - آية آيه الله اراكى: اگر قبل از سه شوط و نيم حايض شد مورد عدول به افراد است. آية آيه الله بهجت: مخير است بين اينكه اول حج افراد را بجا آورده و بعد از فراغت، عمره مفرده بجا آورد و بين اين كه اعمال عمره تمتع را بدون طواف و نمازش بجا آورد بدين معنى كه سعى و تقصير نموده و براى حج احرام بسته و به حج رفته و پس از فراغت از حج و بازگشت به مكه، قضاى طواف عمره را پيش از طواف حج بجا آورد. آية آيه الله تبريزى: طواف را رها نموده، سعى و تقصير مى كند و براى حج محرم مى شود و بعد از برگشتن از منىه، قبل از طواف حج، يك طواف كامل به قصد اعمّ از تمام يا اتمام بجا مى آورد و نماز آن را مى خواند. آية آيه الله خويى: مخير است بين عدول به حج افراد و بقا بر حج تمتع، به اين نحو كه سعى و تقصير مى كند و بعد از رجوع از منىه، قبل از طواف حج، يك طواف به نيت اعم از اتمام و تمام بجا مى آورد. آية آيه الله سيستانى: احتياط مستحب اين است كه به حج افراد عدول نمايد، گرچه مى تواند در عمره تمتّع خود باقى بماند و اعمال آن را بجز طواف و نماز آن انجام دهد و پس از فراغت اعمال منىه قبل از طواف حج، طواف عمره و نماز آن را بجا آورد. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: طواف را رها نموده، سعى و تقصير را احتياطاً انجام دهد و تروك احرام را ترك نمايد، و رجاءاً محرم به احرام حج تمتع شود و اعمال آن را به قصد مافى الذمّه از تمتع و افراد انجام دهد و پس از پاك شدن، ابتدا طواف ناقص عمره را تكميل نموده، نماز بخواند و بعد بقيه طواف ها را بجا آورد و احتياطاً عمره مفرده نيز انجام دهد. آية آيه الله فاضل: اگر قبل از سه شوط و نيم حايض شده، مورد عدول به افراد است و اگر بعد از آن و قبل از تمام شدن دور چهارم حايض شده، طواف را رها كند و سعى و تقصير را احتياطاً و رجاءاً انجام دهد و احتياطاً محرّمات احرام را رعايت كند و وقت رفتن به عرفات احتياطاً و رجاءاً محرم به احرام حجّ تمتّع شود و اعمال آن را به قصد مافى الذمّه- اعمّ از تمتّع و افراد- انجام دهد. و پس از پاك شدن، بنابراحتياط ابتدا طواف و نماز عمره را تكميل كند و احتياطاً سعى و تقصير را نيز اعاده كند و بقيّه اعمال حج را بجا آورد و اگر حجّ تمتّع بوده احتياطاً عمره مفرده را انجام دهد. آية آيه الله نورى: و بعد از انجام حجّ، عمره حجّ افراد را بجا بياورد.

ص:47

[79 س]- اگر زنى بعد از شوط چهارم (1) 1 در طواف عمره تمتع حايض شد و تا وقت وقوف به عرفه پاك نشد وظيفه اش چيست؟

[80 س]- آيا مستحاضه كثيره، بايد براى طواف يك غسل و براى


1- - آية آيه الله خامنه اى: بعد از سه شوط و نيم.

ص:48

نمازِ طواف غسلى ديگر بكند يا يك غسل براى هر دو كافى است؟

ج- براى هريك، غسل لازم است مگر آنكه از وقت غسل براى طواف تا آخر نماز، خون قطع باشد. (1) 1

[81 س]- زنى در حال طواف، مستحاضه قليله مى شود، وظيفه او چيست؟

ج- اگر بعد از تمام شدن دور چهارم بوده پس از تجديد وضو و تطهير بدن و لباس، طواف را تمام كند و اگر قبلًا بوده، به احتياط واجب پس از


1- - آية آيه الله تبريزى: بنابر احتياط براى طواف و نماز آن يك غسل كند و براى هريك از آن دو، يك وضو بگيرد. آية آيه الله خويى: و اما كثيره غسل كند براى هر كدام و محتاج به وضو نيست، مگر اين كه محدث به حدث اصغر باشد، كه در اين صورت احوط ضم وضو است به غسل. آية آيه الله سيستانى: اگر خون مستمر باشد كه بيرون آمدن خون از پنبه منقطع نشود يك غسل كافى است، اگرچه احتياط مستحب براى هر كدام يك غسل است و اگر چنين نباشد و به نحوى باشد كه بتواند پس از طواف با غسلى ديگر نماز را انجام دهد در حالى كه خون بيرون نزده باشد در اين صورت اگر پس از غسل و انجام طواف، خون بيرون نيامده بود مى تواند با همان غسل نماز را بخواند و اگر بيرون آمده بود به احتياط واجب براى نماز دوباره غسل كند. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: اگر بعد از غسل براى نماز يوميه خون نبيند تجديد غسل لازم نيست و اگر خون ببيند براى هركدام از طواف و نماز طواف يك غسل احتياطاً بجا آورد و اگر فاصله بين غسل و طواف زياد مى شود، مثل اينكه در نزديك مسجد الحرام نتواند غسل كند، احتياطاً در موقع ورود به مسجد الحرام تيمم بدل از غسل هم بنمايد. آية آيه الله فاضل: احتياط واجب آن است كه مستحاضه كثيره علاوه بر اغسال يوميه، يك غسل براى طواف و نماز آن انجام دهد و براى طواف يك وضو و براى نماز طواف هم يك وضو بگيرد. و متوسطه بنابر احتياط واجب يك غسل براى طواف و نماز طواف و براى هر كدام يك وضو بگيرد. آية آيه الله مكارم: مستحاضه كثيره هنگامى كه غسل هاى نماز خود را به موقع بجا آورد، غسل ديگرى براى طواف بر او واجب نيست، تنها وضو بگيرد بنابر احتياط.

ص:49

تجديد وضو و تطهير، آن را اتمام و سپس اعاده نمايد. (1) 1

[82 س]- آيا حجاب زن در طواف مثل حجاب او در نماز است يا فرق مى كند؟

ج- فرق مى كند (2) 2 و فقط وجه و كفين در طواف مستثنى است على الأحوط.

[83 س]- محرم وارد مكه شد، آيا مى تواند قبل از اعمال عمره تمتع يا قبل از اعمال عمره مفرده و همچنين پس از محرم شدن به احرام حج تمتع و قبل از رفتن به عرفات، طواف مستحبى بجا آورد يا خير؟ و اگر بجا آورد، به عمره و حج او ضرر مى زند يا نه؟

ج- احوط ترك طواف (3) 3 مستحبى است در فرض سؤال، ولى به عمره


1- - به مسأله 54 مراجعه شود. آية آيه الله مكارم: وظيفه او فقط اعاده است بعد از طهارت و احتياط لازم نيست.
2- - آية آيه الله خويى: فرق نمى كند و پوشاندن صورت براى زن از نامحرم، بنابر احتياطواجب است ولكن بايد به نحوى باشد كه ساتر به صورت زن مسّ نشود. آية آيه الله سيستانى: فى الجمله فرق مى كند، گرچه احتياط اين است كه همان مقدار كه در نماز پوشاندن واجب است در طواف نيز واجب است ولى اگر قسمتى از موها يا بازو و ساق پا پيدا باشد طواف صحيح است همچنين به احتياط واجب نبايد صورت خود را با نقاب و مانند آن بپوشاند حتى اگر مُحل باشد. آية آيه الله فاضل: در حال طواف براى زن حفظ از نامحرم وجوب نفسى دارد. آية آيه الله مكارم: در حال نماز، پشت پا و كف آن نيز مستثنىه است ولى در طواف احتياط پوشاندن آن است. همچنين در نماز، نقاب ضررى ندارد ولى در طواف جايز نيست. آية آيه الله نورى: فرق مى كند؛ چون در نماز مى تواند صورت خود را بپوشاند ولى در طواف واجب است صورت خود را نپوشاند.
3- - آية آيه الله بهجت: اشكالى ندارد. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: احوط اين است شخصى كه احرام حج تمتع بسته، پس از احرام و پيش از رفتن به عرفات، طواف مستحبى ننمايد و چنانچه طواف نمود، بنابر احتياط بعد از طواف تلبيه را تجديد كند. آية آيه الله سيستانى: طواف مستحبى قبل از طواف عمره و حج اشكال ندارد ولى پس از احرام و قبل از رفتن به عرفات، به احتياط واجب نبايد طواف مستحبى كند و اگر كرد به احتياط مستحب تلبيه بگويد. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: اقوى جواز و احوط ترك آن است. [در عمره تمتع و عمره مفرده، نظريه آيات عظام نامبرده در مناسك، مطابق متن است وليكن در آراء المراجع، ص 323 در جواب استفتاء آية آيه الله خويى چنين فرموده اند: طواف مستحبى در اثناى عمره تمتع و عمره مفرده جايز است. و در ادامه از آقاى لطفى چنين نقل شده: به نظر آية آيه الله العظمى خويى، احوط ترك طواف مستحبى است در اثناى عمره تمتع و عمره مفرده قبل از تقصير، ولى در عمره مفرده بعد از تقصير و قبل از طواف نساء مانعى ندارد.]

ص:50

و حج ضرر نمى زند.

[84 س]- اگر حاجى از منىه برگشته و هنوز طواف واجب را بجا نياورده است، آيا مى تواند طواف مستحبى بجا آورد يا نه؟

ج- احوط آن است كه تا اعمال واجب را انجام نداده، طواف مستحبى نكند. (1) 1

نماز طواف

[85 م]- شك در ركعات نماز طواف موجب بطلان نماز است (2) 2 و بايد اعاده كند و بعيد نيست اعتبار ظنّ در (3) 3 ركعات و در ظن در افعال (4) 4 احتياط


1- - مراجعه شود به سؤال 83
2- - آية آيه الله بهجت: بعد از استقرار آن به تروّى على الأحوط، و اظهر اعتبار ظنّ در ركعات است مثل ظنّ در افعال؛ چه ظنّ به وجود باشد يا عدم به مصحّح باشد يا مبطل به ركن باشد يا غير آن، در محل شك و يا نسيان باشد يا خارج از محل. پس لوازم آن از تدارك يا بطلان يا عدم تدارك را مترتّب مى كند، اگر چه احتياط در اعاده است فى الجمله، در صورت تعلّق ظنّ به فعل كه تدارك نمى كند مگر در موردى كه انجام دادن آن مبطل نباشد يقيناً.
3- - آية آيه الله مكارم: احتياط واجب اعاده بعد از اتمام است.
4- - آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: ظن در افعال حكم شك را دارد. آية آيه الله گلپايگانى، آية آيه الله فاضل: ظن در افعال معتبر است.

ص:51

كند. و در احكام، اين نماز با نماز يوميه مساوى است.

[86 م]- اگر نماز طواف را فراموش كند و در بين سعى ميان صفا و مروه يادش بيايد، از همان جا سعى را رها كند و برگردد، دو ركعت نماز را بخواند، بعد از آن، سعى را از همان جا (1) 1 تمام كند.

[87 س]- آيا محمول نجسى (2) 2 كه در طواف معفو نيست، در نماز طواف مثل نمازهاى يوميه معفو است يا نه؟

ج- در نماز طواف حكم نمازهاى يوميه را دارد. (3) 3

[88 س]- بين طواف و نماز آن، اگر نماز مستحبى يا عبادت مستحبى ديگر بجا آورد، اشكال دارد يا نه؟

ج- احتياط در ترك آن و مبادرت به نماز طواف است. (4) 4

[89 س]- زنى مُحرم به احرام عمره تمتع شده و پس از ورود به مكه و انجام طواف، قبل از اينكه نماز طواف بخواند حايض گرديده، چه وظيفه اى دارد؟


1- - آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: در صورت تجاوز از نصف، بقيه سعى را و در كمتر از نصف، همه آن را مجدداً بجا آورد.
2- - آية آيه الله فاضل: و متنجّسى.
3- - آية آيه الله اراكى، آية آيه الله فاضل: هرگاه متنجّسى باشد كه نمى تواند با آن ستر عورت كند معفو است. و اگر مى تواند با آن ستر عورت كند و يا اعيان نجسه باشد محل اشكال است. (آية آيه الله فاضل: و به احتياط واجب اجتناب كند.) آية آيه الله خويى، آية آيه الله سيستانى: محمول متنجّس در طواف نيز اشكال ندارد. آية آيه الله مكارم: لباس هايى كه به تنهايى ستر عورت نمى كند، در طواف و نماز آن اشكالى ندارد و نيز محمول نجس و متنجّس.
4- - آية آيه الله بهجت: اشكال ندارد اگر مخلّ به فوريّت عرفيّه نباشد. آية آيه الله خامنه اى: واجب است ميان طواف و نماز طواف فاصله نيفتد و صدق فاصله امر عرفى است و بعيد نيست به اندازه خواندن نماز يوميه يا نافله مختصر اشكالى نداشته باشد.

ص:52

ج- اگر وقت وسعت دارد صبر كند تا پاك شود و نماز را بخواند و بقيه اعمال را انجام دهد و چنانچه وقت تنگ باشد سعى و تقصير عمره تمتع را انجام دهد و مُحرم شود به حج تمتع و بعد از طواف حج يا قبل از آن، (1) 1 نماز را بخواند و سپس بقيه اعمال را انجام دهد. (2) 2

سعى

[90 م]- جايز است تأخير سعى از طواف و نماز آن، براى رفع خستگى يا تخفيف گرمى هوا و جايز است بدون عذر تأخير بيندازد تا شب، گرچه احتياط در تأخير نينداختن است.

[91 م]- جايز نيست تأخير انداختن تا فردا بدون عذر؛ از قبيل مرض. (3) 3

[92 م]- اگر از روى فراموشى زياد كند بر سعى؛ چه كمتر از يك مرتبه يا بيشتر، سعى او صحيح است و بهتر آن است كه زايد را رها كند، گرچه بعيد نيست كه بتواند آن را به هفت مرتبه برساند. (4) 4


1- - آية آيه الله بهجت، آية آيه الله مكارم: احتياط آن است كه نماز طواف گذشته را قبل ازطواف حج بجاآورد. آية آيه الله تبريزى: احتياط اين است كه قبل از طواف حج، نماز طواف عمره را قضا كند. آية آيه الله سيستانى: بايد آن را قبل از طواف حج قضا كند.
2- - تفصيل مسأله در سؤال 79 گذشت.
3- - آية آيه الله تبريزى: تأخير تكليفاً جايز است ولى بايد طواف و نماز را اعاده نمود. آية آيه الله خويى: اگر تأخير انداخت طواف و نماز را اعاده نمايد. (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 355)، لازم به تذكر است كه ايشان كلام صريحى در اينكه تكليفاً تأخير نينداختن سعى به فردا واجب باشد نفرموده اند. آية آيه الله مكارم: ولى اگر تأخير انداخت، سعى او باطل نخواهد شد هرچند گناه كرده است.
4- - آية آيه الله بهجت، آية آيه الله خويى: اگر زيادى يك شوط باشد مستحب است آن را به هفت برساند. آية آيه الله سيستانى: اگر زايد يك شوط يا بيشتر باشد مستحب است آن را به هفت برساند.

ص:53

[93 م]- اگر سعى را كم كند سهواً، (1) 1 واجب است آن را اتمام كند هر وقت يادش بيايد (2) 2 و اگر به وطن خود مراجعت كرده و براى او مشقت ندارد، بايد مراجعت كند و اگر نمى تواند يا مشقت دارد بايد نايب بگيرد.

[94 م]- اگر شك كند در عدد رفت و آمدها بعد از تقصير، اعتنا نكند (3) 3 و اگر شك كند بعد از آنكه از عمل فارغ شد و منصرف شد، چون بناگذارى بر اتمام و اعتنا نكردن به شك خالى از اشكال نيست، (4) 4 احتياط


1- - آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: چنانچه كمبود سعى از روى فراموشى و بعد ازشوط چهارم بوده، واجب است باقى را هر وقت يادش آمد، هرچند بعد از فراغت از اعمال حج باشد، تدارك نمايد. و اگر خود نتواند تدارك كند يا تدارك آن مشقّت داشته باشد واجب است نايب بگيرد و در اين صورت احتياط اين است كه نايب به نيّت فراغ ذمه منوب عنه از اتمام يا تمام يك سعى كامل بجاآورد. و اگر كمبودش پيش از شوط چهارم و از روى فراموشى بوده، احتياط اين است كه شخصاً يك سعى كامل به قصد اعم از تمام يا اتمام بجا آورد. آية آيه الله فاضل: چنانچه قبل از تمام كردن شوط چهارم باشد بنابر احتياط واجب سعى را از سر بگيرد ولى اگر شوط چهارم را تمام كرده است مى تواند آن را اتمام كند يا از سر بگيرد.
2- - آية آيه الله سيستانى: چه يك شوط فراموش كرده باشد يا بيشتر، بنابر اقوى و اگر پس از گذشتن زمان سعى يادش بيايد؛ مثلًا در عرفات يادش بيايد سعى عمره اش ناقص بوده يا پس از انتهاى ذى حجه به ياد آورد سعى حجش ناقص بوده، احتياط آن است كه كمبود را جبران كند و سپس سعى را از سر بگيرد و اگر نتواند برگردد يا مشقت دارد، بايد نايب بگيرد و احتياط واجب آن است كه نايب هم جمع نمايد بين تدارك مقدار كمبود و بين اعاده سعى كامل.
3- - آية آيه الله فاضل: چه شك در زياده كند و چه شك در نقيصه و همين طور است اگر بعداز فراغ از عمل شك در زياده كند.
4- - آيات عظام اراكى، بهجت، مكارم، نورى: اعتنا به شك نكند و عملش صحيح است. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: اظهراين است كه بايد به اين شك اعتنا شود و شك در عدد اشواط سعى را باطل مى كند. آية آيه الله سيستانى: اگر احتمال زياد بودن آنها را بدهد، بنابر صحت بگذارد و اگر احتمال كم بودن آنها را مى دهد در صورتى كه شك او قبل از به هم خوردن موالات باشد سعى باطل است و بنابر احتياط اگر بعد باشد نيز باطل است. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: اگر بعد از منصرف شدن از سعى، شك در عدد آن كند به آن شك اعتنا نكند و سعيش صحيح است، ليكن اگر احتمال مى دهد كه كمتر از هفت مرتبه سعى كرده، احتياط آن است كه دوباره سعى كند.

ص:54

آن است كه آنچه احتمال نقص مى دهد اتمام كند خصوصاً اگر شك در ناقص گذاشتن در اين باشد كه عمداً براى حاجتى ترك كرده است سعى را، كه برگردد و اتمام كند كه در اين صورت وجوب اتمام بعيد نيست (1) 1 و اگر شك در زياده دارد و مى داند ناقص نشده اعتنا نكند.

[95 س]- اگر از مروه شروع و به صفا ختم كرده و بعد فهميده است، وظيفه او چيست، به خصوص اگر تقصير كرده باشد؟

ج- بايد سعى را اعاده كند و اگر تقصير نكرده تقصير كند. (2) 2

[96 س]- اگر كسى يقين كند كه هفت شوط سعى بين صفا و مروه را تمام كرده است ولى بعد از تقصير متوجه مى شود كه پنج شوط بوده، اولًا


1- - آية آيه الله مكارم: اگر از عمل منصرف شده و به ظاهر آن را پايان داده، به اين شك اعتنانكند.
2- - آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: در فرض تقصير هم بايد دو مرتبه تقصير كند. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: و تقصير نمايد (اگر چه قبلًا تقصير كرده باشد) تا از احرام خارج شود. آية آيه الله فاضل: اگر با اعتقاد به صحت تقصير كرده، تقصير اعاده ندارد مگر از باب احتياط و در غير اين صورت بايد تقصير را اعاده كند. آية آيه الله مكارم: اگر آن دور را كه از مروه شروع كرده ناديده بگيرد و بقيه را تكميل كند، بعيد نيست كفايت كند.

ص:55

آيا كل سعى را بايد از سر بگيرد يا دو شوطى را كه ناقص بوده است بايد تكميل كند؟ و ثانياً آيا تقصير هم بايد بكند، يا تقصير اول كافى است؟

ج- بايد سعى را اتمام كند و احتياطاً تقصير را اعاده نمايد، گرچه وجوب اين احتياط معلوم نيست. (1) 1

[97 س]- زيادى در سعى جهلًا، آيا حكم زيادى سهوى را دارد يا عمدى را؟

ج- محل اشكال است. (2) 2

تقصير

[98 م]- اگر تقصير را فراموش كند تا وقتى كه احرام حج را ببندد عمره اش صحيح است و مستحب است فديه يك گوسفند (3) 3 و احتياط آن


1- - آية آيه الله بهجت: و تقصير را هم اعاده مى نمايد. آيات عظام تبريزى، صافى، گلپايگانى، مكارم: اين احتياط ترك نشود. آية آيه الله خويى: و تقصير را بايد اعاده نمايد و اگر در عمره تمتع بوده يك گاو كفاره بدهد. آية آيه الله سيستانى: اين احتياط واجب است و اگر تقصير از روى فراموشى كمبود باشد و در عمره تمتّع باشد احتياطاً بايد يك گاو كفّاره بدهد. آية آيه الله فاضل: اگر در عمره تمتع بوده احتياطاً تقصير را اعاده كند و بنابر احتياط واجب يك گاو كفّاره بدهد.
2- - آيات عظام اراكى، خامنه اى، صافى، گلپايگانى، مكارم: حكم زيادى سهوى را دارد و سعى او صحيح است. آية آيه الله بهجت: ظاهراً جهلًا مانعى ندارد. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: زيادى از روى جهل به حكم بنابر اظهر موجب بطلان سعى نمى باشد، اگرچه احتياط در اعاده است. آية آيه الله فاضل: محل اشكال است و احتياطاً اعاده كند.
3- - آيات عظام اراكى، صافى، فاضل، گلپايگانى، نورى: بنابر احتياط واجب يك گوسفند فديه بدهد. آيات عظام بهجت، تبريزى، خويى: بنابر احتياط يك گوسفند بدهد.

ص:56

است كه فديه بدهد.

[99 م]- در عمره تمتع طواف نساء واجب نيست و اگر بخواهد احتياط كند طواف و نماز آن را رجاءاً (1) 1 بجا آورد.

[100 س]- اگر كسى تقصير عمره مفرده را فراموش كرد، آيا مى تواند در هر جايى تقصير كند يا نه؟ زيرا به ايران بازگشته است و آيا نيازى به طواف نساء مجدد هست؟

ج- تقصير را در هرجا مى تواند انجام دهد، ولى بايد طواف نساء (2) 2 را اعاده كند و اگر خودش نمى تواند برود، نايب بگيرد.

[101 م]- بعد از انجام عمره تمتع و قبل از حج تمتع نبايد عمره مفرده بجا آورده شود (3) 3 و اگر بجا آوردند صحت عمره مفرده محل اشكال است ولى براى عمره و حج تمتع اشكالى ايجاد نمى شود. (4) 4


1- - آية آيه الله اراكى: و انجام آن موافق با احتياط است. آية آيه الله فاضل: در عمره تمتّع طواف نساء واجب نيست بلكه انجام آن موافق احتياط است و اگر بخواهند احتياط كنند محلّ انجام آن قبل از تقصير است. آية آيه الله مكارم: ضرورتى ندارد طواف نساء را به قصد رجاء بجا آورد.
2- - آية آيه الله بهجت: اكنون كه قبل از تقصير متذكّر شده است، تقصير مى كند و طواف نساءرا بعد از آن اعاده مى نمايد، بنابر احوط و مقدّم شدن طواف نساء بر تقصير در عمره مفرده در صورت ضرورت يا نسيان يا جهل مجزى است. آية آيه الله تبريزى: احتياط واجب در صورت امكان تقصير در مكه است. آية آيه الله سيستانى، آية آيه الله مكارم: بنابر احتياط واجب.
3- - آية آيه الله بهجت: محتمل است اشكال نداشته باشد. آية آيه الله خامنه اى: بنا بر احتياط.
4- - آية آيه الله تبريزى: عمره مفرده بين عمره تمتع و حج تمتع مشروع نيست مگر اين كه از حرم خارج شود و در ماه ديگر غير از ماهى كه محرم براى عمره تمتع شده با احرام عمره مفرده داخل مكه شود كه در اين صورت عمره مفرده او صحيح است و عمره تمتع او تبديل به عمره مفرده مى شود. آية آيه الله خويى، آية آيه الله گلپايگانى: فقط فرموده اند كه بجا آوردن عمره مفرده بين عمره تمتع و حج تمتع جايز نيست. آية آيه الله سيستانى: اگر بين عمره تمتع و حج، عمره مفرده بجا آورد، ظاهر اين است كه موجب بطلان عمره تمتع خواهد شد و لازم است كه آن را اعاده نمايد. ولى اگر تا روز هشتم ذى حجّه در مكّه بماند و قصد حجّ كند عمره مفرده اش تمتّع به حساب مى آيد و مى تواند براى حجّ محرم شود. آية آيه الله فاضل: اين در صورتى است كه عمره مفرده را در همان ماهى كه عمره تمتّع انجام داده بجا آورده شود، امّا اگر در ماه ديگر انجام داده، عمره تمتّع او باطل شده و اگر تا هشتم ذى حجّه در مكّه بماند اين عمره مفرده، عمره تمتّع محسوب مى شود و حجّ تمتّع او با همين عمره صحيح خواهد بود.

ص:57

[أعمال حج تمتع]

احرام حج

[102 م]- محل احرام حج، شهر مكه است (1) 1 هر موضع كه باشد، گرچه در محله هاى تازه ساز، ولى مستحب است (2) 2 در مقام ابراهيم عليه السلام يا حجر اسماعيل عليه السلام واقع شود.

[103 م]- اگر كسى بواسطه عذرى، مثل فراموشى و تنگى وقت (3) 3 و مثل


1- - آية آيه الله بهجت: مكلف مى تواند از هرجاى مكه قديم بنابر احتياط براى حج احرام ببندد. آية آيه الله تبريزى: بنا بر احتياط احرام حج بايد از مكّه قديم باشد. آية آيه الله خويى: احتياط واجب اين است كه از مكه قديمه براى حج احرام ببندد. آية آيه الله سيستانى: و احوط و اولى احرام بستن از مكّه قديم است كه در زمان رسول آيه الله صلى الله عليه و آله بوده است، اگرچه اظهر جواز احرام بستن از قسمت هاى جديد شهر است، مگر قسمت هايى كه بيرون حرم باشد. آية آيه الله مكارم: ولى از بيرون حرم (مانند مناطقى كه بعد از مسجد تنعيم است و اكنون جزو مكه شده) خالى از اشكال نيست. آية آيه الله صافى: و بنابر احتياط لازم تا مى تواند از مكّه قديم محرم شود.
2- - آيات عظام اراكى، فاضل، نورى: در مسجد يا در مقام ابراهيم. آية آيه الله خامنه اى: افضل احرام از مسجدالحرام است. آية آيه الله مكارم: مستحب است در مسجدالحرام احرام ببندد.
3- - آية آيه الله سيستانى: و همچنين جاهل قاصر.

ص:58

آن، (1) 1 از ظهر نهم تا غروب شرعى در عرفات نباشد و هيچ جزئى از زمان را درك نكند، كافى است كه مقدارى از شب عيد را هرچند اندك باشد در عرفات باشد (2) 2 و اين زمان را وقت اضطرارى عرفه مى گويند.

وقوف به عرفات

[104 م]- اگر كسى كه بواسطه عذر، روز نهم را وقوف نكرده و شب دهم را عمداً و بى عذر (3) 3 در عرفات وقوف نكند، ظاهراً حج او باطل مى شود، اگرچه درك كند وقوف به مشعر را.

[105 م]- اگر كسى بواسطه فراموشى يا غفلت يا عذر ديگر ترك كند وقوف به عرفات را در روز نهم، كه وقت اختيارى است و در شب دهم كه وقت اضطرارى است، كفايت مى كند در صحيح بودن حج او كه وقوف اختيارى مشعر را درك كند چنانچه خواهد آمد. (4) 4

[106 س]- وقوف اضطرارى عرفه آيا از اول شب تا طلوع فجر است، يا طلوع آفتاب؟

ج- وقوف اضطرارى عرفه در شب عيد است و شب تا طلوع فجر است. (5) 5


1- - آية آيه الله فاضل: مثل جهل به موضوع يا حكم يا مريضى يا شدّت گرما و سرما.
2- - آية آيه الله سيستانى: و اگر خوف اين باشد كه با درك وقوف اضطرارى عرفه، وقوف مشعر قبل از طلوع آفتاب از او فوت بشود واجب است اكتفا كند به وقوف مشعر و حجّش صحيح است.
3- - آية آيه الله بهجت: موجب بطلان حج است تعمّد ترك وقوف اضطرارى عرفه، كه از شب عيد تا طلوع فجر است، على الأحوط.
4- - آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: حكم آن بعداً خواهد آمد.
5- - آيات عظام اراكى، سيستانى، فاضل، نورى: و درك مقدارى از آن، كفايت مى كند؛ چنانكه گذشت. آية آيه الله خويى: و شب تا طلوع آفتاب است. آية آيه الله مكارم: درك مقدارى از آن هرچند كم باشد كافى است.

ص:59

وقوف به مشعر الحرام

[107 م]- جايز است براى كسانى كه عذرى دارند، قدرى كه شب در مشعر توقف كردند كوچ كنند به منىه؛ مثل زنها و بچه ها و بيماران و پيرمردان و اشخاص ضعيف و اشخاصى كه براى پرستارى يا راهنمايى آنها لازم است همراه باشند (1) 1 و احتياط (2) 2 واجب آن است كه پيش از نصف شب حركت نكنند، بنابراين براى اين اشخاص وقوف بين الطلوعين لازم نيست و احتياط مستحب آن است كه اگر توقف مشكل نباشد تخلف نكنند.

[108 م]- كسى كه درك نكند وقوف بين الطلوعين را يا وقوف شب را، در صورتى كه صاحب عذر باشد، (3) 3 اگر مقدارى از طلوع آفتاب تا ظهر


1- - آيةآيه الله بهجت: كسى كه شب را در مشعر به روز آورده، به قصد وقوف باقصدقربت، بنابراحتياط مذكور (979 مناسك مشحىه) و دشوار باشد براو ماندن بعد از طلوع فجر، جايز است كه قبل از طلوع فجر از آنجا بيرون رود به سوى منىه؛ مثل زنها ومردهاى پير وبيماران وكسانى كه كار ضرورى دارند. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: كسانى كه ناچارند همراه معذورين باشند، اگر بتوانند ولو يك لحظه قبل از طلوع آفتاب به مشعر برگردند بايد برگردند و در فرض عجز، اگر بتوانند قبل از ظهر روز عيد به آنجا برگردند بايد برگردند. آية آيه الله فاضل: بلى لازم است همراهان معذورين و كسانى كه عذر آنها برطرف شد، در صورت امكان براى درك وقوف اختيارى به مشعر برگردند.
2- - آية آيه الله خامنه اى: اين احتياط را متعرض نشده اند. آية آيه الله سيستانى: جايز است به توقّف قسمتى از شب عيد در آنجا و حركت كردن قبل از طلوع فجر به طرف منىه اكتفا كنند. آية آيه الله مكارم: اين احتياط مستحب است. ساير آيات عظام نظرشان اين است: همين كه مقدارى از شب را در مشعر ماندند، مى توانند تا قبل از طلوع فجر از آنجا بروند.
3- - آية آيه الله فاضل: اگر وقوف در عرفات را درك كرده باشد.

ص:60

در مشعر توقف كند اگرچه كم باشد، حج او صحيح است. (1) 1

[109 م]- چون معلوم شد (2) 2 كه وقوف به عرفات و مشعر اختيارى و اضطرارى دارند و از براى وقوف به مشعر دو قسم اضطرارى است، پس به ملاحظه ادراك هر دو موقف يا يكى از آنها در وقت اختيارى يا اضطرارى، مفرداً و مركباً، و به ملاحظه ترك عمدى يا جهلى يا نسيانى، اقسام زيادى دارد كه در اينجا آنچه مورد ابتلا ممكن است بشود، ذكر مى شود:

اول- آنكه مكلف درك هر دو موقف كند در وقت اختيارى؛ يعنى از ظهر روز عرفه، عرفات را و بين الطلوعين صبح دهم، مشعر را درك كند. پس اشكالى در صحت حج او نيست.

دوم- آنكه هيچ يك از دو موقف را درك نكند، نه اختيارى آنها را و نه اضطرارى را، پس اشكالى نيست در بطلان حج او و بايد به همان احرام حج عمره مفرده (3) 3 كه عبارت است از طواف و نماز آن و سعى و تقصير و طواف نساء و نماز آن، به جا آورد و از احرام محلّ شود و اگر گوسفند (4) 4 همراه داشته باشد احتياطاً ذبح كند و بايد سال ديگر حج


1- - آيات عظام سيستانى، صافى، گلپايگانى، مكارم: حج او صحيح نيست مگر اينكه وقوف اختيارى يا لااقل اضطرارى عرفات را نيز درك كرده باشد كه حج او صحيح است.
2- - آية آيه الله سيستانى: در بيان صور هشتگانه وقوفين، تفاوت هايى با متن وجود دارد.
3- - آية آيه الله بهجت: با نيّت عدول به عمره مفرده على الأحوط، و وجوب ذبح گوسفند كه همراه داشته باشد محتاج به تأمّل است، بلى موافق احتياط و مروىّ در خبر داود رقىّ و صحيح ضُريس به نقل فقيه است و در سال آينده حج مى كند اگر شرايط مقرّره وجوب حج درباره او متحقّق بشود. آية آيه الله فاضل: و بهتر است قصد عدول به عمره مفرده بنمايد.
4- - آية آيه الله خويى: متعرض اين فرع نشده اند. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: گوسفند را قربانى كند.

ص:61

به جا آورد، اگر شرايط استطاعت را دارا باشد، (1) 1 در صورتى كه درك نكردن موقف بواسطه عذر باشد.

[110 س]- خدمه اى كه با زنها، قبل از طلوع فجر، به منىه مى روند ولى خود را قبل از طلوع آفتاب به مشعر مى رسانند ووقوف ركنى مشعر را درك مى كنند، آيانيابت آنان صحيح است يا نه؟

ج- اگر از ذوى الأعذار نبوده اند (2) 2 كه نيابت آنها صحيح است در فرض مرقوم حجشان نيابتاً صحيح است. (3) 3 هرچند مرتكب حرام شده اند. (4) 4

رمى جمره عقبه

[111 م]- وقت انداختن سنگ (5) 5 از طلوع آفتاب روز عيد است تا غروب آن و اگر فراموش كرد، تا روز سيزدهم (6) 6 مى تواند به جا آورد و


1- - آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: اگر حج بر او مستقر بوده به حج برود، چه مستطيع باشد يا نباشد.
2- - آية آيه الله بهجت: و عذر طارى است.
3- - آية آيه الله اراكى، آية آيه الله نورى: با فرض ترك عمدى، نيابت محلّ اشكال است. آية آيه الله مكارم: اگر لازم بوده است با زنها به منىه بروند گناهى نكرده اند.
4- - مراجعه شود به شرط هفتم نايب. آية آيه الله سيستانى: نيابت آنها به هر حال صحيح است.
5- - آية آيه الله بهجت: وقت رمى بعد از طلوع آفتاب روز عيد است تا غروب آن، و اگر فراموش كرد يا ترك كرد عمداً على الأحوط، تا روز سيزدهم، در روزى كه متذكّر شود بجا آورد با تقديم قضاء بر اداء، و احتياط در رعايت طلوع آفتاب است در قضاء ايضاً با عدم عذر مسوّغ رمى در شب در اداء مانند خوف و مرض، و اگر متذكّر نشد يا متذكّر شد بعد از انقضاى ايّام تشريق يا ترك كرد عمداً تا آنوقت على الأحوط، در سال آينده خود يا نايب او، با ترتب نيابت بر عدم حج در سال آينده يا عدم امكان مباشرت، بجا آورند. آية آيه الله فاضل: براى غير معذورين.
6- - آية آيه الله اراكى: ... تا روز سيزدهم مى تواند به نيّت قضا بجا آورد. آية آيه الله خامنه اى: احتياط واجب آن است كه خودش يا نايبش انجام دهند و در سال ديگر نيز خودش يا نايبش قضاى آن را بجا آورند. آيات عظام خويى، صافى، گلپايگانى: يا مسأله را نمى دانست. آية آيه الله فاضل: ... تا روز سيزدهم مى تواند به نيّت قضا بجا آورد و واجب است قضا را قبل از رمى آن روز انجام دهد.

ص:62

اگر تا آن وقت متذكر نشد احتياطاً (1) 1 در سال ديگر خودش يا نايبش بيندازد.

[112 م]- اگر شك كند كه سنگ را ديگرى استعمال كرده يا نه، جايز است به آن بيندازد. (2) 2

[113 م]- اگر سنگى را كه در حرم است احتمال بدهد از خارج آورده اند، اعتنا نكند. (3) 3

[114 م]- اگر شك كند در عدد انداختن، در وقتى كه مشغول عمل


1- - آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: احتياط اين است كه به منىه رفته و رمى نموده ودر سال بعد رمى را شخصاً خودش و يا نايبش به جا آورد، و اگر بعد از خروج از مكه يادش آمد واجب نيست برگردد بلكه سال ديگر خودش يا نايبش بنابر احتياط رمى مى كنند. آية آيه الله خامنه اى: اگر از مكّه بيرون نرفته احتياط واجب آن است كه به منىه رفته رمى نمايد و در سال ديگر نيز خودش يا نايبش قضا كند و اگر از مكّه خارج شده احتياط واجب آن است كه در سال بعد خود يا نايبش رمى كند. آية آيه الله سيستانى: اگر در روز عيد رمى نكرد از روى جهل يا فراموشى يا هر عذر ديگر هرگاه رفع مانع شد بايد جبران كند در منىه باشد و يا در مكّه حتى اگر بعد از روز سيزدهم ماه باشد، ولى در شب رمى نكند و اگر پس از خروج از مكه مانع برطرف شود لازم نيست برگردد و احتياط مستحب است كه در سال بعد خود يا نايبش رمى كنند. آية آيه الله گلپايگانى: در سال بعد خودش يا نايبش بايد رمى نمايد. آية آيه الله مكارم: اگر بتواند بايد خودش در سال آينده در همان موقع قضا كند و اگر نمى تواند نايب بگيرد.
2- - آية آيه الله سيستانى: مگر اين كه در جايى باشد كه علم داشته باشد بعضى از سنگهاى آنجا استعمال شده است واحتمال بدهد كه سنگ موردنظر هم يكى از آنها باشد كه در اين صورت بايد احتياط كند.
3- - آية آيه الله خويى: فتواى ايشان به دست نيامد. آية آيه الله فاضل: احتياط آن است كه با آن رمى نكند.

ص:63

است، بايد چندان بيندازد تا علم به عدد پيدا كند و همچنين اگر شك كند كه سنگى كه انداخت خورد به جمره يا نه، بايد بيندازد تا علم به رسيدن پيدا كند.

[115 م]- اگر بعد از آنكه سنگ را انداخت و از محل منصرف شد، (1) 1 شك كند در عدد سنگها، اگر شك در نقيصه كند، احتياط آن است (2) 2 كه برگردد و نقيصه را تمام كند و درشك در زياده اعتنا نكند.

[116 م]- اگر بعد از ذبح يا سر تراشيدن (3) 3 شك كند در انداختن سنگ يا در عدد آن، اعتنا نكند.

[117 م]- اگر بعد از فارغ شدن (4) 4 شك كند در اينكه درست انداخته يا نه، بنابر صحت بگذارد، بلى اگر در رسيدن سنگ آخرى به محل شك كند بايد اعاده كند، (5) 5 ولى اگر رسيدن را دانست و احتمال داد كه با پا انداخته باشد يا سنگ مستعمل انداخته باشد، اعتنا نكند.


1- - آية آيه الله فاضل: در حالى كه هنوز ذبح يا حلق را انجام نداده.
2- - آية آيه الله بهجت: اشكال ندارد. آية آيه الله سيستانى: اگر بعد از صدق عرفى فراغ باشد اعتنا نكند و اگر قبل از آن است بايد تدارك كند. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى و ساير آيات عظام قائلند: اگر شك در نقيصه كند بايد برگردد و نقيصه را تمام كند.
3- - آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: و يا پس از فرا رسيدن شب باشد. آية آيه الله گلپايگانى، آية آيه الله مكارم: هرگاه شك در نقيصه كند بايد اتمام نمايد. و متعرض انصراف از محلّ و يا دخول در عمل بعدى نشده اند.
4- آية آيه الله فاضل: از رمى.
5- - آية آيه الله بهجت: در مسأله 115 گذشت. آية آيه الله خويى: اگر شك كند سنگريزه به جمره رسيد يا نه بنابر نرسيدن گذاشته و سنگ ديگرى بزند مگر آنكه شك وى در وقتى باشد كه به واجب ديگرى مشغول شده يا پس از فرارسيدن شب باشد. آية آيه الله سيستانى: اگر بعد از صدق فراغ باشد عرفاً اعتنا نكند، مطلقاً. آية آيه الله فاضل: براى اين استثناء وجهى به نظر نمى رسد.

ص:64

قربانى

[118 م]- در هدى چند چيز معتبر است و بايد مراعات شود:

اول- آنكه اگر شتر باشد سن آن كمتر از پنج سال نباشد و داخل در شش سال شده باشد و اگر گاو است بنابر احتياط (1) 1 واجب، كمتر از دو سال نباشد و داخل در سه سال شده باشد و همچنين در بز كمتر از سن گاو نباشد (2) 2 و در ميش به احتياط (3) 3 واجب كمتر از يك سال نباشد و داخل در سال دوم شده باشد.

دوم- بايد صحيح باشد، پس حيوان مريض (4) 4 كافى نيست، حتى مثل كچلى بنابر احتياط.

سوم- بايد خيلى پير نباشد. (5) 5

چهارم (6) 6- بايد تام الأجزاء باشد و ناقص كافى نيست. پس اگر واضح


1- - آية آيه الله فاضل: اگر گاو داخل در سال دوم شده باشد كفايت مى كند ولى بهتر است كمتر از دو سال نباشد و همچنين است اگر قربانى بز باشد و اگر ميش باشد كمتر از يك سال هم كفايت مى كند ولى احتياط مستحب است كه كمتر از يكسال نباشد.
2- - آية آيه الله بهجت، آية آيه الله سيستانى: بنابر احتياط واجب.
3- - آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: گوسفند بايستى هفت ماهش تمام و وارد ماه هشتم باشد و كمتر از آن كافى نيست و احتياط اين است كه يك سالش تمام و در سال دوم داخل شده باشد. آية آيه الله گلپايگانى: و در ميش به احتياط كمتر از ....
4- - آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: احوط اولى اين است كه مريض نباشد. آية آيه الله فاضل: بنابر احتياط واجب بايد صحيح باشد. آية آيه الله گلپايگانى، متعرض اين حكم نشده اند.
5- - آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: احوط اولى آن است كه خيلى پير نباشد يعنى مغز استخوانش آب نشده باشد. آية آيه الله خامنه اى: پير نبودن قربانى شرط نيست. آية آيه الله فاضل، آية آيه الله مكارم: بنابر احتياط واجب.
6- - آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: بايد تام الاعضاء باشد پس كافى نيست كور (هر چند يك چشم باشد) و لنگ و گوش بريده و آن كه شاخ داخلش شكسته است و مانند آن.

ص:65

باشد كورى يا لنگى آن بنابر اقوى كافى نيست (1) 1 و اگر واضح نباشد به احتياط واجب كافى نيست (2) 2 و احتياط واجب آن است كه چشمش سفيد نشده باشد و بايد گوش بريده و دم بريده و شاخ داخل آن شكسته يا بريده نباشد.

پنجم- بايد لاغر نباشد (3) 3 و اگر در گُرده او پيه باشد (4) 4 كافى است، و احتياط (5) 5 آن است كه آن را در عرف لاغر نگويند.

ششم- بايد خصى نباشد؛ (6) 6 يعنى بايد خصيتين آن را بيرون نياورده باشند.

هفتم- بايد بيضه آن را نكوبيده باشند به احتياط (7) 7 واجب. (8) 8


1- - آية آيه الله بهجت، آية الله خامنه اى: بايد تام الاجزاء باشد پس كور و يك چشمى و لنگ و گوش بريده حتى اگر قليلى از گوش بريده باشند و آنكه از شاخ اندرونى آن چيزى ناقص است مجزى نيست.
2- - آية الله مكارم: لنگى مختصر عيب ندارد.
3- - آية آيه الله بهجت: بايد لاغر نباشد و مشهور كفايت بودن پيه در گرده اوست و احوط آن است كه علاوه بر اين او را در عرف لاغر نگويند.
4- - آية آيه الله مكارم: بر كليه آن مقدارى چربى باشد كافى است.
5- - آية آيه الله خويى: بايد عرفا لاغر نباشد و پيه داشتن در گرده ملاك نيست. آية الله سيستانى: معتبر است كه قربانى عرفا لاغر نباشد.
6- - آية آيه الله تبريزى، آية الله فاضل: بنابر احوط قربانى نبايد اخته باشد.
7- - آية آيه الله بهجت: اظهر اجزاء موجوء است. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: احوط و اولى آن است كه بيضه آن را نكوبيده باشند. آية الله خامنه اى: كوبيده نبودن بيضه شرط نيست مگر اينكه به حد اخته شدن برسد. آية الله فاضل: احتياط مستحب آن است كه بيضه آن را نكوبيده باشند. آية الله گلپايگانى، آية الله مكارم: جايز است كشتن حيوانى كه بيضه آن را نكوبيده باشند.
8- - آية آيه الله صانعى: بلكه مستحب و اقوى كفايت است.

ص:66

هشتم- بايد در اصل خلقت بى دم نباشد به احتياط واجب و اگر گوش يا شاخ در خلقت اصلى نداشته باشد، بعيد نيست كفايت، اگرچه خلاف احتياط است.

نهم- در اصل خلقت بى بيضه نباشد. (1) 1

[119 م]- اگر بواسطه عذرى مثل فراموشى يا غير آن، ذبح را در روز عيد نكرد، احتياط واجب آن است كه (2) 2 در ايام (3) تشريق ذبح كند و اگر نشد در بقيه ماه ذى حجه و در تأخير عمدى (4) 3 نيز همين حكم است. (5) 4

[120 م]- اگر حيوانى را به گمان آنكه صحيح و سالم است ذبح كرد بعد معلوم شد كه مريض يا ناقص بوده، كافى نيست و بايد دوباره ذبح كند. (6) 5


1- - آية آيه الله مكارم: بنابر احتياط.
2- - آية آيه الله اراكى: اين احتياط واجب نيست. (اطلاق آيه محكَّم است). آية آيه الله بهجت: حكم آن در مسأله قبل بيان شد. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: بلكه بدون ترديد لازم است. آية آيه الله سيستانى: اقوىه آن است كه مى تواند در روزهاى تشريق قربانى كند. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: اين احتياط واجب نيست اگرچه مطلوب است ولكن اگر در غير ايام نحر (روز عيد و سه روز بعد از آن) بود بنابر احتياط قصد ادا و قضا نكند، بلكه به قصد ما فى الذمه ذبح كند. آية آيه الله مكارم: تا روز سيزدهم در هر حال جايز است ذبح كند.
3-
4- - آية آيه الله خامنه اى: تأخير عمدى را متعرض نشده اند. آية آيه الله خويى: اگر از روى علم و عمد ترك كرده و طواف بجا آورده باشد ظاهراً طوافش باطل و اعاده آن بعد از تدارك ذبح واجب است.
5- - آية آيه الله سيستانى: اگر عمداً ذبح را از ايام تشريق تأخير بيندازد حجش باطل است و اگر معذور باشد بايد روزه بگيرد و احتياط مستحب اين است كه ذبح در بقيه ذى حجه را نيز انجام دهد.
6- - آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: چنانچه قربانى را به عقيده اين كه سالم است خريدارى نمود و قيمتش را پرداخت و بعد معلوم شد كه عيبى دارد، ظاهر اين است كه مى تواند به آن اكتفا نمايد و لازم نيست قربانى ديگرى بنمايد. آية آيه الله خامنه اى: در صورت تمكّن.

ص:67

[121 م]- اگر حيوانى را به گمان چاقى ذبح كرد بعد معلوم شد لاغر است، كافى است. (1) 1

[122 م]- احتياط (2) 2 آن است كه ذبيحه را سه قسمت كنند، يك قسمت را هديه بدهند و يك قسمت را صدقه بدهند و قدرى هم از ذبيحه بخورند و صدقه را به مؤمنين بدهند ولكن هيچ يك از اين احتياطها واجب (3) 3 نيست و اگر صدقه را به فقراى كفار بدهد يا آنكه تمام ذبيحه را


1- - آية آيه الله سيستانى: اگر حيوانى را به گمان چاقى خريد سپس معلوم شد لاغر است كافى است چه قبل از ذبح معلوم شود چه بعد از آن، ولى اگر خودش گوسفندى داشت و آن را به گمان چاقى ذبح كرد سپس معلوم شد لاغر است به احتياط واجب كافى نيست.
2- - آية آيه الله فاضل: مستحب است كه ...
3- - آية الهّهه اراكى: اين احتياطها واجب است. آية آيه الله بهجت: احوط آن ا ست كه قدرى از ذبيحه بخورند و قدرى هديه دهند و قدرى صدقه دهند و لازم نيست بنابر اظهر كه مقدار هر يك از هديه و صدقه ثلث ذبيحه باشد و نيز در خصوص سهم صدقه احوط آن است كه بر مؤمنين بوده باشد و اگر به اختيار خود به غير مؤمن بدهد احوط ضمان اوست يعنى قيمت قدرى از آن را به عنوان صدقه به فقير مى دهد و همين احتياط در سهم هديه به مثل اتلاف و بيع جاريست و عمل به احتياط به مثل توسيط فقير يا استيكال او ممكن است، و در صورت عدم امكان، اين تكليف ساقط است. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: اين احتياط واجب است ولى نسبت به صدقه انسان مى تواند از فقير مؤمن و نسبت به هديه از مؤمن ديگرى ولو از شهر خودش وكالت در قبول و اعراض بگيرد و بعد از ذبح از طرف آنها قبول و قبض كرده و بعد اعراض نمايد و در صورتى كه در منىه متمكن از تقسيم نيست اخذ وكالت مزبور لازم است و اگر اين عمل را با فرض تمكن انجام ندهد بنابر احتياط واجب ضامن است. آية آيه الله سيستانى، در دو قسم اول با متن موافق هستند و اما در قسم سوم مى فرمايند: بنابر احتياط واجب آن را به فقراى مسلمانان صدقه دهد. و اگر صدقه دادن ممكن نباشد يا موجب مشقّت و زحمت زيادى شود وجوب آن ساقط مى شود و رساندن آن به خود فقير لازم نيست بلكه كفايت مى كند به وكيل او داده شود اگر چه وكيل خود قربانى كننده باشد آنگاه وكيل بر حسب اجازه موكّل در آن تصرّف مى كند به هديه دادن يا فروش يا اعراض از آن و يا غير اينها. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: واجب است كه قدرى از قربانى را خودش بخورد و قدرى را هديه دهد و مقدارى را به فقير مؤمن صدقه بدهد، و احتياط آن است كه هديه را هم به مؤمن بدهد و اينكه هريك از صدقه و هديه كمتر از ثلث قربانى نباشد و در هديّه فقر شرط نيست. آية آيه الله مكارم: تقسيم ذبيحه به سه قسمت واجب نيست ولى واجب است كه قسمتى از آن را به فقراء بدهند.

ص:68

به آنها بدهد اشكال ندارد و ضامن حصه فقراء نيست (1) 1 ليكن احتياط؛ خصوصاً در خوردنِ قدرى از ذبيحه، خيلى مطلوب است.

[123 م]- احتياط واجب (2) 2 آن است كه ذابح مؤمن باشد، (3) 3 بلكه خالى از قوت نيست و همين طور در ذبح كفارات.

[124 م]- احتياط آن است كه اگر احتمال نقص يا مرض در گوسفند بدهند، آن را معاينه كنند، اگرچه اقوى در احتمال آنكه عيبى حادث شده باشد، مثل آنكه احتمال بدهد گوش يا دمش را بريده اند يا آن را خصى كرده اند، عدم لزوم معاينه است و احتياط در عيب هايى كه محتمل است


1- - آية آيه الله سيستانى: بلكه به احتياط واجب ضامن حصّه فقرا است مگر اين كه قربانى ارزش مالى خود را به دليل فراوانى بيش از حد از دست بدهد.
2- - آيات عظام اراكى، خامنه اى، فاضل، نورى: در صورتى كه ذابح را در انجام قربانى نايب كرده باشد و امّا اگر از او خصوص ذبح را خواسته باشد لازم نيست مؤمن باشد و خودش بايد قصد قربانى و قربت را انجام دهد.
3- - آية آيه الله بهجت: ايمان شرط نيست ولى شرائط ديگر را بايد دارا باشد. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى، صافى، گلپايگانى: اگر مسلمان باشد كفايت مى كند و شيعه بودن ذابح لزومى ندارد. آية آيه الله مكارم: تمام مسلمانان كه ذبيحه آنان پاك وحلال است مى توانند ذبح كنند.

ص:69

از حال تولد داشته و مادر زاد بوده، ترك نشود. (1) 1

[125 م]- اگر بعداز ذبح كردن، احتمال داد ناقص بودن يا نداشتن ساير شرايط را، اعتنا نكند. (2) 2

[126 م]- اگر نايب عمداً بر خلاف دستور شرع، در اوصاف ذبيحه يا در كشتن آن، عمل كرد ضامن است و بايد غرامت آن را بدهد و بايد دو مرتبه ذبح كنند.

[127 م]- اگر نايب از روى اشتباه يا جهل، برخلاف دستور عمل كند، (3) 3 اگر براى عمل اجرت گرفته است ضامن است (4) 4 و الّا معلوم نيست ضامن باشد (5) 5 و در هر صورت بايد اعاده شود. (6) 6


1- - آية آيه الله تبريزى: در موارد احتمال نقص و مرض مطلقا فحص لازم نيست. آية الله خويى: متعرض اين فرع نشده اند.
2- - آية آيه الله خويى، آية الله فاضل: در صورتى كه احتمال بدهد كه در حال ذبح احراز شرايط كرده بوده (مناسك عربى، مسأله 388). آية الله سيستانى: و همچنين اگر شك در اين باشد كه محل ذبح منى بوده يا جاى ديگر.
3- - آية آيه الله صافى: اين فرع مجمل است و تفصيلى دارد. آية الله گلپايگانى: متعرض اين فرع نشده اند.
4- - آية آيه الله خويى: ظاهرا به نظر ايشان فرض مزبور مطلقا مورد ضمان است چون اتلاف مستند به نايب است و عدم ضمان وكيل بدون تعدى و تفريط در مورد تلف است نه اتلاف. (رجوع شود به مستند العروه، كتاب الاجاره، ص 245 و 247). و نظريه آية الله تبريزى هم همين است. آية الله سيستانى: در هر دو صورت ضامن است. آية الله مكارم: اگر مقصر بوده ضامن است.
5- - آية آيه الله بهجت: اگر خلاف موجب عدم اجزاء شود در هر صورت ضامن است و اعاده لازم است. آية آيه الله فاضل: و نيز اگر تلف مستند به ذابح باشد بنابر احتياط ضامن است اگر چه عمل را تبرعاً انجام داده باشد.
6- - آية آيه الله مكارم: بنابر احتياط واجب اعاده شود.

ص:70

[128 م]- تأخير ذبح از روز عيد عمداً، جايز نيست على الأحوط (1) 1، لكن اگر تأخير شد عمداً يا جهلًا يا نسياناً، ذبح در شب كفايت مى كند. (2) 2

[129 م]- كسانى كه وكيل ديگرى هستند كه براى او قربانى كنند، مى توانند قبل از اينكه حلق يا تقصير كنند، قربانىِ ديگرى را ذبح نمايند.


1- - آية آيه الله اراكى: اين احتياط واجب نيست. (اطلاق آيه محكَّم است). آية آيه الله بهجت: واجب است ذبح هدى در روز عيد، و امّا بعد از عيد پس مجزى است در بقيّه ذى حجه اگر چه خلاف احتياط است تكليفاً تأخير از آن بدون عذر خصوصاً تأخير از ايّام تشريق سه گانه. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: احتياط اين است كه ذبح و نحر در روز عيد قربان باشد. آية آيه الله سيستانى: اين احتياط مستحب است و مى تواند در روزهاى تشريق هم قربانى كند. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: بنابر احتياط اختياراً جايز نيست ذبح هدى را از روز عيد تأخير بيندازد اگرچه اقوى جوازآن است. آية آيه الله مكارم: تا روز سيزدهم جايز است.
2- - آية آيه الله اراكى: كفايت مشكل است. آية آيه الله بهجت: احوط اين است كه ذبح در روز عيد قربان باشد و در صورتى كه به دلايلى نتواند تا مغرب قربانى كند، بعد از اذان مغرب هم مى تواند. آية آيه الله تبريزى: ذبح در شب، بعد از عيد، خلاف احتياط است. آية آيه الله خامنه اى: اگر به واسطه عذرى مثل فراموشى يا غير آن، ذبح را در روز عيد نكرد احتياط واجب آن است كه در ايام تشريق ذبح كند واگر نشد در بقيه ماه ذى حجه. آية آيه الله خويى، آية آيه الله فاضل: ذبح در شب كفايت نمى كند مگر براى خائف. آية آيه الله سيستانى: و احتياط واجب اين است كه در شب قربانى نكند، حتى شب روزهاى تشريق، مگر براى خائف. آية آيه الله گلپايگانى: ذبح در شب يازدهم بنابر احوط جايز نيست و اگر در روز عيد ذبح نكرد، روز يازدهم ذبح نمايد.

ص:71

[130 س]- آيا مُحرم مى تواند قبل از ذبحِ گوسفندِ خود، براى ديگرى ذبح نمايد؟

ج- مانع ندارد.

[131 س]- آيا ذبح با كاردهاى استيل كه معلوم نيست آهن است يا نه چگونه است؟

ج- صحيح نيست. (1) 1

[132 س]- شخصى به اعتماد نايب خود در رمى، ذبح كرده و حلق نموده است، بعد معلوم شده كه نايب از جانب او رمى ننموده است، آيا ذبح و حلق او صحيح است؟

ج- كفايت مى كند.

[133 س]- بعد از فرى اوداج اربعه، اگر گردن قربانى را در حالى كه هنوز زنده است قطع نمود، چه صورتى دارد؟

ج- كار حرامى است، (2) 2 لكن ذبيحه حلال است و كفايت از قربانى مى كند. (3) 3


1- - آية آيه الله بهجت: اگر در تيزى و حدّت مثل آهن باشد تا انتهاى ذبح، بعيد نيست حكم آهن را داشته باشد به الغاى خصوصيت. آية آيه الله تبريزى: مانعى ندارد، بلى اگر در محلّ ذبح آهن باشد، احتياط مستحب آن است كه با آن ذبح كند. آية آيه الله خامنه اى: وسيله ذبح بايد آهن باشد و استيل (فولاد همراه با مواد ضد زنگ) در حقيقت همان آهن است و ذبح با آن مانع ندارد. آية آيه الله خويى: ذبح با آن مانعى ندارد. آية آيه الله سيستانى: خالى از اشكال نيست. آية آيه الله صافى: اگر محرز نباشد كه استيل آهن است صحيح نيست. آية آيه الله فاضل: اشكال ندارد. آية آيه الله مكارم، آية آيه الله نورى: با هر فلز برنده اى صحيح است.
2- - آية آيه الله سيستانى، آية آيه الله فاضل: بنابر احتياط.
3- - آية آيه الله بهجت: مانعى ندارد ولى اگر عمداً چنين كند استفاده از گوشت آن مكروه است بلكه خلاف احتياط است. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: بنابر احتياط لازم، ذبيحه حلال نيست. آية آيه الله مكارم: اين كار حرام نيست ولى بهتر است اين كار را نكند.

ص:72

حلق و تقصير

[134 م]- احتياط (1) 1 آن است كه تقصير در روز عيد باشد، اگرچه بعيد نيست جواز تأخير تا آخرِ ايام تشريق.

[135 م]- اگر كسى سر نتراشيد و تقصير نكرد در منىه و از آنجا كوچ كرد بايد مراجعت كند و عمل را انجام دهد و فرقى نيست در اين حكم بين كسى كه عمداً ترك كرده يا نسياناً (2) 2 و سهواً يا بواسطه مسأله ندانستن.

[136 م]- اگر براى اين شخص ممكن نشود برگشتن به منىه، هرجا كه هست سر بتراشد يا تقصير كند و موى خود را بفرستد (3) 3 به منىه، در صورت امكان، و مستحب است كه مو را در منىه دفن كند در محل خيمه خود. (4) 4

[137 م]- اگر قبل از سر تراشيدن يا تقصير، طواف و سعى كند از روى


1- - آية آيه الله اراكى، آية آيه الله نورى: اين احتياط ترك نشود. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: احتياط واجب آن است كه در روز عيد باشد و اگر روز عيد نكرد تا آخر ذى حجه وقت دارد. آية آيه الله خامنه اى: اين احتياط واجب است. آية آيه الله سيستانى: احتياط مستحب اين است كه از روز عيد تأخير نشود و بعيد نيست تأخير آن تا آخرين زمانى كه بتواند اعمال حج را در ماه ذى حجه به جا آورد. آية آيه الله گلپايگانى: متعرض اين فرع نشده اند.
2- - آية آيه الله بهجت: اگر پس از اعمال حج تدارك نمايد، اعاده طواف واجب است و در صورت تعمّد بنا بر احوط گوسفندى كفاره دارد آية آيه الله سيستانى: ناسى بنابر احتياط واجب ملحق به عامد است.
3- - آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: مستحب است موى خود را بفرستد. آية آيه الله مكارم: بنا بر احتياط واجب.
4- - آية آيه الله مكارم: يا غير خيمه خود.

ص:73

سهو يا جهل به حكم، بايد برگردد و سر بتراشد يا تقصير كند و پس از آن طواف و نماز آن و سعى را بجا آورد (1) 1 و اگر نمى تواند به منىه برگردد هرجا هست سر بتراشد و تقصير كند و اعاده كند طواف و نماز و سعى را.

[138 م]- به احتياط واجب (2) 2 بايد در منىه اول رمى جمره كند و بعد از آن ذبح كند و بعد تقصير يا حلق.

[139 م]- اگر برخلاف اين ترتيب عمل كند، پس اگر از روى غفلت و سهو بوده، اعاده لازم نيست و اگر از روى جهل به مسأله بوده بعيد نيست كه اعاده نخواهد و احتياط به اعاده است و اگر از روى علم و عمد بوده (3) 3 در صورت امكان احتياط را ترك نكند. (4) 4


1- - آية آيه الله اراكى: بنابر احتياط پس از آن طواف و نماز آن و .... آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: اعاده طواف و سعى لزوم ندارد، بلكه احتياط استحبابى دارد. آية آيه الله تبريزى: بلى اگر قبل از خروج از مكه متذكر شود، احتياط در خصوص اعاده طواف نبايد ترك شود. آية آيه الله سيستانى: اعاده طواف و سعى لازم نيست گرچه احوط است ولى اگر تقديم طواف براى عذرى غير از جهل و نسيان بوده اعاده لازم است. آية آيه الله فاضل، آية آيه الله مكارم: بنابر احتياط واجب پس از آن سعى و ....
2- - آية آيه الله اراكى: على الأشهر الأحوط لازم است اول رمى و بعد .... آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: واجب است كه ذبح پس از رمى جمره عقبه باشد و بنابر احتياط حلق و تقصير بايد پس از آن دو باشد. آية آيه الله خامنه اى، آية آيه الله مكارم: ترتيب مزبور واجب است و اگر رعايت نكند گناه كرده و امّا عملش صحيح است. آية آيه الله سيستانى: مى تواند قبل از ذبح حلق يا تقصير كند در صورتى كه قربانى را در جايى كه ذبح در آن مكان جايز است تهيّه كرده باشد. آية آيه الله گلپايگانى: على الأحوط اول رمى جمره عقبه كند و بعد ....
3- - آية آيه الله خامنه اى: اگر خلاف ترتيب مقرر عمل كند معصيت كرده است لكن على الظاهر تكرار اعمال غير مترتبه لازم نيست گرچه موافق احتياط است.
4- - آية آيه الله بهجت: اگر از روى فراموشى و جهل باشد اعاده آن لازم نيست و همينطور در صورت تعمّد بنابر مشهور كه اظهر تماميت آن است. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: اگر از روى جهل يا نسيان بوده اعاده لازم نيست. آية آيه الله گلپايگانى: در صورت علم و عمد و امكان بايد اعاده كند. آية آيه الله مكارم: اين احتياط مستحب است.

ص:74

[140 م]- تأخير حلق، تا آخر ايام تشريق مانع ندارد، هرچند عمدى باشد و حلق در شب هم صحيح است و كفايت مى كند. (1) 1

[141 م]- كسى كه بخواهد ديگرى را حلق نمايد، نمى تواند قبل از اينكه خودش حلق يا تقصير كند سر او را بتراشد ولى مى تواند ناخن ديگرى را براى تقصير بگيرد و ازاله موى ديگرى نيز قبل از خارج شدن از احرام جايز نيست ولو براى تقصير. (2) 2

[142 س]- اگر در موردى كه حاجى بايد حلق كند، بجاى حلق تقصير


1- - آية آيه الله اراكى: تقصير و حلق را در شب انجام ندهند و تأخير حلق از روز عيد جايز نيست. آية آيه الله بهجت: حلق در روز عيد است و در صورت تأخير شب هم مجزى است. آية آيه الله تبريزى: احتياط واجب در عدم تأخير عمدى است. چنانكه گذشت بنا بر احتياط حلق بايد در روز باشد. پس اگر در روز عيد انجام نگرفت بايد در روز بعد انجام گيرد. آية آيه الله خامنه اى: بنابر احتياط واجب حلق يا تقصير بايد در روز عيد باشد و اگر تأخير انداخت انجام آن در شب يازدهم يا بعد از آن كافى است. آية آيه الله خويى: احتياط واجب اين است كه در روز انجام شود، و متعرض تأخير عمدى تا آخر ايام تشريق نشده اند. آية آيه الله سيستانى: حلق در شب عيد جايز نيست مگر براى خائف و به احتياط مستحب از روز عيد تأخير نشود ولى بعد از عيد در شب هم كافى است. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: حلق در شب خلاف احتياط است و اگر در روز عيد ترك نمود، روز يازدهم بايد حلق كند و تأخير عمدى على الأحوط جايز نيست. آية آيه الله مكارم: احتياط در ترك حلق در شب است.
2- - آية آيه الله بهجت: و بعيد نيست تقصير واقع و موجب احلال شود، هر چند با فعلى كه بر غير حرام است انجام گيرد. آية آيه الله سيستانى: و مجزى نيز نمى باشد.

ص:75

كرده است وظيفه اش چيست، آيا كفاره دارد يا نه؟

ج- اگر جاهل به مسأله بوده كفاره ندارد و در فرض علم احوط است و در فرض مسأله بنابر احتياط بايد حلق را انجام دهد و چنانچه اعمال مكه را بجا آورده اعاده كند. (1) 1

[143 س]- اگر كسى قربانى را از روى عمد تأخير بيندازد، آيا مى تواند حلق و يا تقصير نمايد و يا بايد حتماً بعد از قربانى باشد؟

ج- بايد حلق را بعد از قربانى (2) 2 انجام دهد، على الأحوط. (3) 3

كوچ از منىه

[144 م]- جايز است بلكه مستحب است روز عيد كه از اعمال منىه فارغ شد بيايد به مكه براى بقيه اعمال حج و جايز است (4) 4 تأخير بيندازد تا (5) 5 روز يازدهم و بعيد نيست كه جايز باشد تأخير تا آخر ذى حجه؛ به اين معنى كه روز آخر ذى حجه هم اگر آمد و اعمال را بجا آورد مانع


1- - به مسأله 137 مراجعه شود. آية آيه الله بهجت: به ذيل مسأله 120 مناسك محشىه مراجعه شود. آية آيه الله سيستانى: در فرض جهل، اعاده واجب نيست گرچه احوط است. آية آيه الله فاضل: به سؤال 137 و حاشيه مسأله 1148 مناسك محشىه مراجعه شود. آية آيه الله مكارم: چنانچه گذشت حلق واجب نيست.
2- - آية آيه الله اراكى، آية آيه الله نورى: بنابر احتياط از روز عيد تأخير نيندازد. آية آيه الله سيستانى: بعد از تحصيل قربانى در منىه على الأحوط.
3- - مراجعه شود به مسأله 134. آية آيه الله بهجت: مراجعه به مسأله 1139 و 1140 مناسك محشىه مفيد است.
4- - آية آيه الله سيستانى: و بنابر احتياط مستحب از روز يازدهم تأخير نيفتد.
5- - آية آيه الله بهجت: در جواز تأخير از روز يازدهم خلاف است، احوط عدم تأخير است، اگرچه جواز تأخير تا بعد از ايّام تشريق بلكه تا تمام ذى حجّه بعيد نيست، و محلّ خلاف جواز تكليفى است نه وضعى.

ص:76

ندارد. (1) 1

اعمال مكّه

[145 م]- چند طايفه اند كه براى آنها جايز است (2) 2 طواف حج و نماز و سعى و طواف (3) 3 نساء و نماز آن را، بعد از آنكه محرم به احرام حج شدند


1- - آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: اگر چه احوط آن است كه تأخير نيندازد.
2- - آية آيه الله بهجت: اظهر جواز تقديم براى صاحب عذر است و احوط آن است كه تقديم كند و بعد از آن اگر ممكن شود اعاده آن در ايّام تشريق كند والّا در باقى ماه ذى حجّه اعاده نمايد و اگر ممكن نشد استنابه نمايد على الأحوط و اگر مى داند (مورد چهارم) كه در تمام ماه ممكن نمى شود، پس بى اشكال تقديم واجب است و احوط جمع بين تقديم و استنابه است.
3- - آية آيه الله بهجت: ... طواف نساء و نماز آن على المشهور الأظهر .... آية آيه الله تبريزى: كسى كه از رفتن به مكّه يا از مباشرت به اعمال بعد از رجوع از منىه بر جان خود مى ترسد، او فقط مى تواند طواف نساء و نمازش را نيز مقدّم بدارد و بقيه طوايف معذورين، طواف حج و نماز آن را مقدّم مى كنند و بنا بر احتياط مستحبّ، سعى را هم مقدّم كنند و بعد در وقت خودش اعاده كنند و چنانچه سعى را مقدّم كردند، احتياط واجب آن است كه در وقتش اعاده كنند. آية آيه الله خويى: تقديم طواف حج و نماز و سعى بر وقوفين در حج تمتع جايز نيست مگر براى پيرمردان يا زنى كه بيم حيض شدن دارد، كه اين دو مى توانند طواف حج و نمازش را قبل از وقوفين به جا آورده و سعى را در وقت خودش بنمايند و احوط اين است كه سعى را نيز مقدم داشته و در وقتش هم اعاده نمايند و اولى و بهتر نيز در صورت امكان، اعاده طواف و نماز است در ايام تشريق يا بعد از آن تا آخر ماه ذى حجه و كسى كه از رفتن به مكه بر جان خود مى ترسد مى تواند طواف حج و نماز و سعى را بر وقوفين مقدم بدارد بلكه مقدم داشتن طواف نساء نيز عيبى ندارد و بعد از اعمال منىه هر جا دلش بخواهد برود. آية آيه الله گلپايگانى: احوط براى اين چند طايفه تقديم طواف نساء و نماز آن است رجاءاً. سپس اعاده بعد از مناسك منىه در صورت تمكّن و الّا بايد نايب بگيرد. (آراء).

ص:77

قبل از رفتن به عرفات، بجا آورند (1) 1 و عمل آنها مجزى است:

اول- زنانى كه ترس آن دارند كه در برگشتن حايض يا نفساء شوند و پاك نشوند و نتوانند بمانند تا پاك شوند.

دوم- پيرمردان يا پير زنانى كه عاجز باشند از طواف در موقع مراجعت، براى زيادى جمعيت، (2) 2 يا عاجز از برگشتن به مكه باشند. (3) (4) 3

سوم- اشخاص مريضى كه بترسند در وقت ازدحام طواف كنند يا عاجز باشند از آن. (5) 4

چهارم- كسانى كه مى دانند (6) 5 تا آخر ماه ذى حجه، به جهتى براى آنها ممكن نمى شود طواف و سعى. (7) 6

[146 م]- سه طايفه اول، اعمالى را كه جلو انداختند، كافى است اگرچه بعد خلاف آن ظاهر شود، مثلًا زن حايض نشود و مريض خوب شود و ازدحام چندان نباشد كه موجب مزاحمت شود، پس بر اينها لازم نيست اعاده اعمال گرچه احوط (8) 7 است.


1- - آية آيه الله مكارم: بنابر احتياط واجب.
2- - آية آيه الله فاضل: و نتواند صبر كند تا ازدحام تمام شود يا صبر كردن مستلزم عسر و حرج باشد.
3- - آية آيه الله خويى: كلمه مريض در مناسكى كه متن معتمدالعروه است ذكر شده و در معتمد العروه، ج 5، ص 344 آمده است:
4- انما يجوز تقديم الطواف للعاجز، كالشيخ الكبير والمريض والمرأة التي تخاف الحيض. آية آيه الله سيستانى: مناط عسر است نه عجز.
5- - آية آيه الله سيستانى: مريض يا معلول و هر كسى كه بازگشت به مكه براى او مشكل باشد، يا طواف مشكل باشد در اثر ازدحام و مانند آن. آية آيه الله فاضل: و نتوانند تا رفع ازدحام در مكّه بمانند يا با عسر و حرج مواجه مى شوند.
6- - آية آيه الله سيستانى: كسانى كه مى ترسند براى آنها بازگشت به مكه ميسر نشود.
7- - آية آيه الله اراكى: بر اين اشخاص تقديم واجب است و احوط استنابه نيز مى باشد. آية آيه الله خويى، متعرّض اين فرع نشده اند.
8- - آية آيه الله بهجت، آية آيه الله خويى: به ذيل مسأله قبل مراجعه شود. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: احتياط آن است كه بعد از برگشتن از منىه، اگر ممكن شود در ايّام تشريق و گرنه تا آخر ذى حجّه طواف و سعى را دوباره بجاآورند. آية آيه الله مكارم: احتياط به اعاده در صورت امكان ترك نشود.

ص:78

[147 م]- طايفه چهارم كه عقيده داشت نمى تواند اعمال را بجاآورد، (1) 1 اگر از جهت مرض (2) 2 و پيرى و عليلى بود مجزى است، و اما اگر از جهت ديگر بود؛ مثل آنكه اعتقاد داشت سيل مانع مى شود و بعد خلافش ظاهر شد بايد اعاده كند اعمال را، بعد از رجوع. (3) 3

[148 م]- بعد از آنكه مُحرمى كه وظيفه اش سر تراشيدن بود سر تراشيد يا تقصير كردن بود تقصير كرد، (4) 4 حلال مى شود بر او تمام چيزهايى كه حرام شده، بواسطه احرام حج، مگر زن (5) 5 و بوى خوش و اما صيد (6) 6 از دو جهت حرمت داشت: يكى آنكه در حرم صيد جايز نيست نه براى محرم


1- . آية آيه الله خويى: فتواى معظّم له در اين مسأله به دست نيامد.
2- - آية آيه الله صافى: احوط آن است كه پس از مراجعت از منىه نايب بگيرند كه اعمال آنهارا انجام دهد و اگر بعد از مراجعت خلاف يقينى كه داشت ظاهر شد اعاده لازم است بدون تفاوت بين صور مذكوره. آية آيه الله فاضل: و اگر احتمال حدوث مرض را مى داد و بعداً مرض حادث نشد، مجزى نيست.
3- - آية آيه الله بهجت، آية آيه الله سيستانى: در همه موارد اعاده را موافق احتياط استحبابى بيان كرده اند. آية آيه الله گلپايگانى: اعاده مستحب است. آية آيه الله مكارم: مانند مسأله سابق است.
4- - آية آيه الله فاضل: و دو عمل ديگر منىه را هم كه رمى و ذبح است انجام داد.
5- - آية آيه الله سيستانى: همه استمتاعات جنسى بر حرمت خود باقى است ولى عقدكردن چه براى خود چه براى ديگران و همچنين شهادت بر عقد پس از حلق يا تقصير جايز است.
6- - آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: بنابر احتياط واجب صيد بر او حرام است و اين احتياط تا ظهر روز سيزدهم ادامه دارد. آية آيه الله خامنه اى: از اينجا به بعد را متعرض نشده اند. آية آيه الله گلپايگانى: حرمت صيد به حال خود باقى است.

ص:79

و نه براى غير محرم و اين حرمت باقى است. دوم آنكه بر خصوص محرم نيز صيد جايز نيست، چه در حرم باشد يا غير حرم و بعيد نيست كه بواسطه حلق يا تقصير از جهت دوم حرمت برداشته شود، پس جايز است از براى او صيد در خارج حرم. (1) 1

دوم- بعد از بجا آوردن طواف زيارت و نماز آن و سعى بين صفا و مروه، به تفصيلى كه گذشت، حلال مى شود بر او بوى خوش، (2) 2 ولى زن بر او حرام است. (3) 3

سوم- بعد از بجا آوردن طواف نساء و نماز آن، كه در كيفيّت مثل طواف و نماز عمره است كه گذشت، حلال مى شود بر او زن نيز، پس بعد از اين سه عمل، همه چيز كه به احرام حرام شده بود حلال مى شود و اما صيد كردن (4) 4 در حرم حرام است براى همه كس؛ چه مُحْرم و چه مُحِلّ.

[149 س]- آيا نايب هم، اگر خوف حيض يا مرض داشته باشد، مى تواند اعمال حج را بر وقوفين و اعمال منىه مقدم بدارد يا نه؟


1- - آية آيه الله بهجت: حليّت صيد احرامى به مجرّد تماميّت مناسك منىه، بى وجه نيست. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: حرمت صيد از جهت دوّم هم باقى است و بعد از انجام طواف نساء و نماز آن حلال مى شود. آية آيه الله مكارم: احتياط آن است كه در اين حال صيد را ترك كند.
2- - آية آيه الله بهجت: و اين احوط است امّا اقوى بودن آن در قبال قول به حليّت بعد از نمازطواف (و قبل از سعى) محتاج به تأمل است.
3- - آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: صيد و زن بر او حرام است و احوط در حج تمتّع آن است كه پيش از طواف نساء و نماز آن از بوى خوش نيز اجتناب نمايد.
4- - آية آيه الله بهجت: امّا كندن گياه و درخت حرم و شكار در حرم گفته شد كه حرمتش اختصاص به محرم ندارد و شامل غير محرم نيز هست و در مسأله 412 مناسك آمده است ولى حليّت صيد احرامى، به مجرّد تماميّت مناسك منىه، بى وجه نيست. آيات عظام تبريزى، خويى، سيستانى: فقط چيزى كه از حرام ها باقى مى ماند شكار است كه تا ظهر روز سيزدهم حرام است، بنابر احتياط واجب.

ص:80

ج- مانع ندارد. (1) 1

[150 س]- كسانى كه اعمال حج را قبل از اعمال منىه انجام مى دهند، آيا مى توانند سعى را بعد از برگشتن از منىه انجام دهند و باقى اعمال را قبل؟

ج- محل اشكال است. (2) 2

[151 س]- آيا بعد از انجام اعمال منىه، قبل از انجام اعمال مكه، مى توان از مكه خارج شد يا خير؟

ج- مانع ندارد. (3) 3

[152 م]- اگر شخص، چندين عمره مفرده بجاى آورده باشد و در هيچ كدام طواف نساء نكرده باشد، يك طواف نساء براى تمام آنها كفايت مى كند. (4) 4


1- - آية آيه الله خويى، فتواى ايشان در اين مورد در دست نيست، بلى حكم نايب معذور به عذر طارى، قبلًا در بحث نيابت گذشت.
2- - مراجعه شود به مسأله 145. آية آيه الله بهجت: بعد از طواف سعى است. آية آيه الله سيستانى: جايز نيست. آية آيه الله مكارم: همه را قبلًا انجام مى دهند.
3- - آية آيه الله بهجت: خلاف احتياط است. آية آيه الله تبريزى: احتياط واجب اين است كه تا اعمال حج تمام نشده، از مكه خارج نشود. آية آيه الله خويى: جايز نيست. (المسائل الشرعيه، ج 1، ص 313). آية آيه الله فاضل: احتياط واجب اين است كه تا اعمال حج تمام نشده از مكّه خارج نشود، مگر اينكه اطمينان داشته باشد كه براى اتمام اعمال برمى گردد.
4- - آية آيه الله بهجت، آية آيه الله فاضل: بنابر احتياط، براى هر كدام يك طواف نساء انجام دهد. آية آيه الله تبريزى: هر احرام، طواف نساء مستقل لازم دارد ولى احتياط اين است تا طواف عمره مفرده را انجام نداده، محرم به احرام جديد نشود. آية آيه الله خامنه اى: على الظاهر واجب است براى هر عمره مفرده جداگانه طواف نساء بجا آورد، اگرچه تحلّل با طواف نساء واحد بعيد نيست. آية آيه الله خويى، آية آيه الله صافى: هر احرام، طواف نساء مستقل لازم دارد. (استفتائات) آية آيه الله سيستانى: هر احرام، طواف نساء مستقل لازم دارد بنابر احتياط واجب.

ص:81

بيتوته به منىه

[153 م]- واجب است بر حاج كه شب يازدهم ذى حجه و شب دوازدهم را در منىه بيتوته كند؛ يعنى در آنجا بماند از غروب آفتاب (1) 1 تا نصف شب. (2) 2

[154 م]- مقدار شب كه واجب است در اين سه شب بيتوته كرد، از اول شب است تا نصف آن، (3) 3 پس كسى كه از غروب بيتوته كرد در منىه تا نيمه شب مانع ندارد بعد از آن بيرون برود، و احتياط مستحب آن است كه پيش از طلوع صبح وارد مكه نشود.

[155 م]- نيمه شب را بايد از اول غروب (4) 4 تا طلوع آفتاب حساب كنند، بنابر احتياط (5) 5 واجب، و احتياط آن است كه از مغرب شرعى حساب


1- - آية آيه الله اراكى، آية آيه الله نورى: از غروب شرعى.
2- - آية آيه الله بهجت: تا مابعد نصف شب. آيات عظام تبريزى، خامنه اى، خويى، سيستانى، مكارم: مى تواند از سر شب تا بعد از نيمه شب و يا از قبل از نيمه شب تا طلوع فجر در آنجا بماند. آية آيه الله فاضل: و بعيد نيست كه بتوان به نيمه دوم شب اكتفا كرد.
3- - آية آيه الله فاضل: و اكتفا كردن به نيمه دوّم شب هم بعيد به نظر نمى رسد. نظريه ساير آيات عظام در ذيل مسأله قبل گذشت.
4- - آية آيه الله اراكى: بايد از اول غروب شرعى حساب شود.
5- - آية آيه الله بهجت، آية آيه الله مكارم: نيمه شب از اول غروب آفتاب تا طلوع صبح حساب مى شود. آية آيه الله تبريزى: نصف شب در مسأله مبيت در منىه، نصف از غروب تا طلوع فجر است، گرچه احتياط براى كسى كه نصف اول شب را بيتوته مى كند آن است كه نصف از غروب تا طلوع آفتاب را در منىه بماند. آية آيه الله سيستانى: نيمه شب در منىه از غروب آفتاب تا طلوع فجر حساب مى شود. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: از مغرب تا طلوع فجر حساب كنند. آية آيه الله فاضل: نيمه شب در منى از غروب آفتاب تا طلوع فجر حساب مى شود، بلى اگر بخواهد نيمه دوّم شب را بيتوته كند اولى اين است كه آن را تا طلوع آفتاب حساب كند.

ص:82

كنند. (1) 1

[156 م]- اگر قسمتى از اول شب كه بايد در منىه بيتوته كرد، درك نشود يا زودتر از نصف شب از منىه خارج شوند، (2) 2 احتياط واجب (3) 3 آن است كه يك گوسفند قربانى كنند (4) 4 و فرقى بين صورت عذر و عدم عذر نيست.

[157 م]- كسانى كه جايز است براى آنها كوچ كردن در روز دوازدهم، بايد بعدازظهر كوچ كنند و جايز نيست قبل از ظهر، (5) 5 و كسانى كه در روز


1- . آية آيه الله خويى: معيار در بيتوته، از غروب آفتاب تا طلوع فجر است و نيمه شب، ما بين غروب آفتاب و طلوع فجر مى باشد.
2- - آية آيه الله فاضل: چنان كه بيتوته در منىه را در نيمه دوّم شب هم ترك كند.
3- - آية آيه الله خامنه اى: مگر آنكه نيمه دوم شب را كاملًا در منىه باشد. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: كسى كه براى انجام اعمال به مكه آمده و نتوانسته خود را تا گذشت قسمتى از شب به منىه برساند، بر او كفاره واجب نيست، اگرچه بعد از نيمه شب به منىه رسيده باشد. (آداب و احكام حج، مسأله 930). و در مسأله 938 آداب حج مى فرمايند: در صورت عذر كفاره واجب نيست. نظريه ساير آيات عظام نسبت به حكم اين مسأله، از مسأله 153 به دست مى آيد كه درك نيمه دوّم بيتوته هم كافى است و كفاره ندارد.
4- - آية آيه الله بهجت: اگر حاجى ساعتى از اوايل شب بيتوته در منىه را درك نكند كفاره ندارد و احتياطاً قسمت دوّم را در منىه بماند. آية آيه الله سيستانى: ترك نيمه اول؛ چه با عذر باشد چه بى عذر، بيتوته نيمه دوّم را بايد درك كند. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: واجب است برگردد و در صورتى كه بدون عذر قسمتى از اول شب را در منىه نبوده احتياط در پرداخت كفاره ترك نشود. آية آيه الله فاضل: واجب است. آية الهّهه مكارم: كافى است نصف اول يا نصف دوم شب را بماند.
5- - آية آيه الله سيستانى: ولى در مواردى جايز است خارج شوند كه در حاشيه مسأله بعدخواهد آمد.

ص:83

سيزدهم كوچ مى كنند مختارند هر وقت را بخواهند كوچ كنند.

[158 م]- اگر حاجى صبح دوازدهم به مكه بيايد واجب نيست (1) 1 براى نَفْر، بعدازظهر به منىه برگردد گرچه رفتن او به مكه قبل از ظهر جايز نيست. (2) 2

[159 س]- مقدار شب براى كسى كه در مكه بجاى بيتوته در منىه به عبادت مشغول مى شود، چقدر است؟ از مغرب تا طلوع فجر است يا تا طلوع آفتاب؟

ج- تا طلوع فجر حساب مى شود. (3) 3

رمى جمرات

ابرقويى، محمد حسين فلاح زاده، منتخب مناسك حج (مسائل مبتلى به زائران)، در يك جلد، نشر مشعر، قم - ايران، 1426 ه ق

[160 م]- اگر كسى فراموش كند رمى جمرات سه گانه را و خارج شود از منىه و به مكه بيايد، پس اگر در ايام تشريق يادش آمد، (4) 4 بايد برگردد و بجا آورد و اگر متمكن نيست بايد نايب بگيرد و اگر بعد از ايام تشريق


1- - آيات عظام اراكى، بهجت، مكارم: بنابر احتياط برگردد. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله گلپايگانى: بايد برگردد براى تحقّق نفر بعدازظهر. آية آيه الله خويى: اگر مى تواند قبل از ظهر به منىه بيايد تا بعد از ظهر برگردد واجب است وگرنه بر او چيزى نيست. آية آيه الله فاضل: بنابر احتياط واجب بايد براى نفر ....
2- - آية آيه الله سيستانى: اگر در منىه متعلقاتى از قبيل رحل و اثاث بجا گذارد كه مستلزم برگشتن باشد، مى تواند پس از رمى و پيش از ظهر از منىه بيرون رود و در اين صورت بايد به منىه برگردد؛ چه پيش از ظهر و چه بعد از ظهر و قبل از غروب يا روز بعد كوچ كند و اگر متعلقاتى ندارد بنابر احتياط جايز نيست پيش از ظهر خارج شود گرچه نيت برگشتن داشته باشد و اگر خارج شد به احتياط واجب بايد براى نفر باز گردد چه پيش از ظهر چه بعد از آن.
3- - آية آيه الله سيستانى: از غروب آفتاب است تا طلوع فجر.
4- - آية آيه الله مكارم: يعنى تا روز سيزدهم.

ص:84

يادش بيايد يا عمداً تعويق بيندازد تا بعد، احتياط واجب آن است كه خودش يا نايبش از مكه برگردد و بجا آورد (1) 1 و در سال ديگر هم در ايامى كه فوت شده است خودش يا نايبش قضا كند. (2) 2

[161 م]- اگر فراموش كرد رمى جمرات را و يادش نيامد مگر بعد از خروج از مكه، احتياط واجب آن است كه در سال ديگر قضا كند آن را، خودش يا نايبش. (3) 3

[162 م]- كسى كه بعض از جمرات را فراموش كند، حكمش همان


1- - آية آيه الله مكارم: اگر از سيزدهم بگذرد به سال بعد مى افتد.
2- - آية آيه الله بهجت: كسى كه فراموش كند رمى را، بر مى گردد از مكه به جهت آنها، و اگر متذكّر نشد تا بعد از خروج، قضا مى كند در سال آينده در ايّام تشريق، خودش يا نايبش در صورت عدم امكان مباشرت على الأحوط. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: كسى كه رمى را در منىه فراموش نموده و پس از كوچ به مكه يادش آمد، واجب است به منىه برگشته و رمى نمايد. و چنانچه فراموش شده رمى دو روز يا سه روز باشد، احتياط اين است كه بين وظيفه هر روز و روز ديگر يك ساعت فاصله بگذارد و چنانچه پس از خروج از مكه يادش آمد كه رمى نكرده، واجب نيست به منىه برگردد بلكه بنابر احتياط در سال بعد خود يا نايبش آن را قضا نمايد. آية آيه الله سيستانى: كسى كه رمى جمرات را به علت فراموشى و يا جهل به مسأله ترك نمايد و در مكه يادش بيايد يا حكمش را بداند واجب است به منىه بيايد و رمى نمايد و اگر رمى در دو روز ترك شده باشد يا سه روز، بنا بر احتياط بايد به ترتيب روزها قضا نمايد و بين قضاى هر روز و روز بعد مقدارى وقت فاصله بيندازد. و چنانچه پس از بيرون رفتن از مكّه يادش بيايد يا حكمش را بداند، واجب نيست جهت تدارك آن برگردد و احتياط مستحب اين است كه خودش شخصاً آن را در سال آينده قضا نمايد، در صورتى كه به حج برود و يا توسط نايبش، در صورتى كه به حج نرود. آية آيه الله صافى، آية آيه الله گلپايگانى: اگر كسى رمى جمرات سه گانه را جهلًا يا سهواً يا عمداً ترك كرد، بايد اگر به مكّه يا خارج مكه هم رفته باشد تا ايّام تشريق نگذشته برگردد به منىه و رمى را بجا آورد و اگر متمكّن نيست نايب بگيرد و اگر تا ايّام تشريق خودش يا نايبش بجا نياورد بايد در سال بعد خودش يا نايبش رمى را قضا نمايد در ايّام تشريق.
3- - نظريه آيات عظام در ذيل مسأله قبل گذشت. آية آيه الله مكارم: بايد خودش بجا آورد و در صورت عدم امكان، نايبش انجام دهد.

ص:85

است كه در دو مسأله قبل ذكر شد، بلكه كسى كه كمتر از هفت سنگ در تمام جمرات يا بعض آن انداخت همين حكم را دارد بنابر احتياط واجب. (1) 1

[163 م]- زنان و مراقبين آنها و افراد ضعيفى كه مجازند بعد از نصف شب از مشعرالحرام به منىه وارد شوند، اگر از رمى در روز معذورند مى توانند شب رمى كنند بلكه زنان مطلقاً مجازند (2) 2 همان شب رمى نمايند.

[164 م]- اگر كسى عذرى داشته باشد از اينكه روز بجا آورد؛ مثل شبان و مريض و عليل و كسى كه ترس داشته باشد از چيزى مثل تزاحم جمعيت، جايز است شب آن روز يا شب بعد (3) 3 انجام دهد.


1- - آية آيه الله سيستانى: حكم ترك رمى كامل جمرات يا بعض آن ها در اين موارد مانند حكم ترك رمى تمام جمرات است.
2- - آية آيه الله بهجت: زنان و كسانى كه كوچ از مشعر در شب برايشان جايز است مى توانند شب عيد رمى جمره نمايند بنا بر اظهر. و نيز به ذيل مسأله 1018 مناسك محشىه مراجعه شود. آيات عظام تبريزى، صافى، گلپايگانى: زنان مى توانند رمى روز دهم را در شب آن انجام دهند، هرچند متمكن از رمى در روز دهم باشند، ولى در رمى روز يازدهم و دوازدهم، چنانچه از رمى در روز معذور باشند مى توانند رمى هر روز را در شب آن انجام دهند و چنانچه معذور نباشند بايد در روز رمى كنند. آية آيه الله خويى: بيماران و پيرها و ضعيف ها و كسانى كه از دشمن مى ترسند هم، مى توانند در شب عيد رمى كنند. آية آيه الله سيستانى: اين حكم اختصاص به رمى روز عيد دارد.
3- - آية آيه الله بهجت: صاحب عذر در شب رمى مى كند؛ يعنى شب مقدّم، با علم به عدم تمكّن از رمى در روز، و اما شب مؤخّر با علم به تمكّن از رمى قضايى در روز مؤخّر پس احوط تأخير قضا است تا طلوع آفتاب. آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: براى چنين كسانى جايز است رمى را شب آن روز انجام دهند و اين بر نيابت مقدم است. آية آيه الله سيستانى: واجب است رمى جمرات در روز باشد و از اين حكم چوپانان و هر كسى كه از ماندن روز در منى معذور است، به علت ترس يا مرض يا چيز ديگرى، استثنا مى شود، كه براى آنان جايز است رمى هر روزى را در شب آن روز انجام دهند و اگر اين را هم نتوانند، جايز است رمى همه روزها را در يك شب جمع كنند. و امّا زنان، ضعفا، مريض ها و مثل آنان كه در روز به خاطر كثرت جمعيت يا چيز ديگر نمى توانند رمى كنند، بايد براى رمى در روز نايب بگيرند. آية آيه الله گلپايگانى: براى آنان جايز است رمى هر روزى را در شب آن روز انجام دهند و اگر اين را هم نتوانند، جايز است رمى همه روزها را در يك شب جمع كنند.

ص:86

[165 س]- كسانى كه با عذر از رمى در روز مى توانند شب رمى كنند آيا لازم است شب رمى كنند يا مى توانند همان روز نايب بگيرند؟

ج- مى توانند نايب بگيرند. (1) 1

[166 س]- اگر مردى كه مى تواند در روز رمى نمايد، براى رمى زنى نايب شود آيا مى تواند رمى زن را در شب انجام دهد؟

ج- نمى تواند و بايد رمى را در روز انجام دهد.

لُقطه حرم

[167 م]- اگر در حرم چيزى پيدا كرد، برداشتن آن كراهت شديد دارد، بلكه احتياط (2) 2 در برنداشتن است. (3) 3


1- - آيات عظام اراكى، بهجت، تبريزى، صافى، گلپايگانى: بايد شب رمى نمايد. آية الله خامنه اى: اگر از قبيل عذر هايى است كه مجوز رمى در شب قبل است؛ مانند خوف و شغ امثال آن موردى براى استنابه نيست ولى اگر در شب بعد رفع شد احتياط واجب آن است كه عمل را اعاده كند. آية الله سيستانى: چنان كه گذشت كسى كه معذور از رمى در روز است بايد نايب بگيرد و نمى تواند در شب رمى نمايد، مگر چوپانان و كسانى كه از ماندن روز در منى معذور باشند. آية الله فاضل: احتياط واجب آن است كه شب رمى كنند. آية الله مكارم: تا در شب بتواند رمى كند نايب گرفتن مشكل است.
2- - آية آيه الله مكارم: تا در شب بتواند رمى كند نايب گرفتن مشكل است.
3- - آية آيه الله خويى، آية آيه الله فاضل: بنابر احتياط بايد عوض صاحبش به مؤمن فقير صدقه بدهد و حق تملك ندارد.

ص:87

[168 م]- اگر (1) لقطه حرم را برداشت و از يك درهم كمتر باشد مى تواند (2) 1 قصد تملك آن را بكند و آن را مصرف كند و ضامن صاحبش نيست و چنانچه تملك نكرد و تفريط نكرد ضامن نيست، ولى اگر بدون تملك نگاه داشت و در نگهدارى كوتاهى و تفريط كرد ضامن است، (3) 2 و اگر قصد تملك كرد و صاحبش قبل از تلف شدن پيدا شد بايد آن را به صاحبش رد كند به احتياط واجب. (4) 3

[169 م]- اگر لقطه را كه در حرم برداشت يك درهم يا بيشتر ارزش داشت (5) 4 بايد يك سال تعريف كند واز صاحبش جستجو كند، پس اگر نيافت او را بعداز يك سال، مخيراست بين دو امر (6) 5: يكى آنكه آن را براى صاحبش حفظ كند، در اين صورت اگر در نگهدارى كوتاهى نكرد ضامن نيست در صورت تلف. دوم آنكه براى صاحبش صدقه بدهد، لكن اگر صاحبش پيدا شد و راضى به صدقه نشد بايد عوضش را به او بدهد (7) 6 و جايز نيست آن را تملك كند و اگر تملك كند مالك نمى شود و


1-
2- - آية آيه الله سيستانى: بنابر احتياط واجب بايد از طرف صاحبش صدقه بدهد و هروقت صاحبش پيدا شد چنانچه به صدقه دادن راضى نشود عوض آن را به او بدهد.
3- - آية الهّهه مكارم: بنابر احتياط واجب.
4- - آية آيه الله گلپايگانى: بايد به صاحبش رد كند بنابر احتياط اگر اقوى نباشد.
5- - آية آيه الله سيستانى، آية آيه الله صافى: به احتياط واجب بايد صدقه بدهد.
6- - آية آيه الله خويى: بنا بر احتياط بايد عوض صاحبش صدقه بدهد و حق تملك ندارد. آية آيه الله سيستانى: احتياط واجب آن است كه تصدق كند. آية آيه الله مكارم: هرگاه احتمال قابل توجه در مورد پيدا شدن صاحبش نمى دهد صدقه بدهد.
7- - آية آيه الله گلپايگانى: و همچنين مى تواند آن را تحويل حاكم شرع بدهد. آية آيه الله مكارم: بنابر احتياط واجب.

ص:88

ضامن هم مى شود.

محصور

[170 م]- كسى كه احرام حج بست و به واسطه مرض نتوانست برود براى عرفات و مشعر، بايد هدى كند و به احتياط واجب (1) 1 هدى يا پول آن را بايد بفرستد به منىه كه در آنجا ذبح كنند و مواعده كنند كه روز عيد ذبح شود (2) 2 و در آن وقت تقصير كند، پس هرچه بر او حرام شده بود حلال مى شود مگر زن. (3) 3

والحمدللّهه اولًا و آخراً


1- - آية آيه الله تبريزى، آية آيه الله خويى: حكم محصور در حج، مانند حكم محصور درعمره است ولى راجع به حلال شدن زن بر او احتياط اين است كه زن بر او پس از حلق يا تقصير حلال نمى شود، و فرستادن هدى يا پول آن متعين است، ولى مواعده روز عيد متعين نيست. آية آيه الله سيستانى: بلكه بنابر اقوى. آية آيه الله فاضل: و اقوىه آن است .... آية آيه الله گلپايگانى: بايد يك قربانى به منىه بفرستد و پس از ذبح و نحر قربانى در منىه، نسبت به همه تروك احرام- بجز زن- مُحلّ مى شود.
2- - آية آيه الله بهجت: على الأحوط.
3- - آية آيه الله مكارم: بنابر احتياط واجب.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109